37- 38. براى
سليمان غوّاصى هم كرده و از درياى چيزهائى مياوردند و ديگران هم بزنجيرها بسته
بودند گفتيم: شايد نافرمانان چنان بودهاند.
و از آيه «وَحُشِرَلِسُلَيْمانَجُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ
يُوزَعُونَ»نمل:
17. روشن ميشود كه جنّ جزء لشكريان سليمان هم بودهاند و جريان عفريت در لشكر كشى
سباء گذشت.
در «جنّ» در قسمت 7 و 12 مجسّم شدن شياطين
توضيح داده شد بنظر ميايد كه آنها در ملك سليمان مجسّم شده و بصورت كارگر كار
ميكردهاند آيه زير نيز در مضمون آيات سابق است «وَمِنَ الشَّياطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَ يَعْمَلُونَ عَمَلًا
دُونَ ذلِكَ وَ كُنَّا لَهُمْ حافِظِينَ»انبياء: 82.
تسخير باد
كيفيّت تسخير باد را نسبت بسليمان و نيز آيات آنرا در «روح» آوردهايم.
حاجتى بتكرار آن نيست و نيز قضاوت وى درباره گوسفندان در «داود» گذشت.
مرگ سليمان
«فَلَمَّاقَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلى مَوْتِهِ إِلَّا
دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ
أَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهِينِ»سباء: 14. مراد از دابة الارض
موريانه و منسأة بمعنى عصاست. يعنى: چون حكم مرگ وى را كرديم، مردم را بمرگ وى
آگاه نكرد مگر موريانه كه عصاى او را ميخورد. چون سليمان بزمين افتاد. جنّيان
دانستند كه اگر داناى غيب بودند در عذاب خوار كننده نمىماندند. از اين آيه روشن
ميشود كه سليمان در حال سر پا ايستاده فوت كرده و مدتى در همان حال مانده و كسى
جرئت نكرده كه نزد او برود بالاخره موريانه (حشره چوبخوار) عصاى وى را خورده در
اثر شكستن