اين سخن را در برهان نيز از مجمع نقل كرده و ظاهرا روايت را نيافته
است و گرنه بنقل مجمع اكتفا نميكرد در صافى نيز گفته: از امام صادق عليه السّلام
چنين نقل شده. بنظر ميايد كه اين نسبت بامام صادق عليه السّلام صحّت نداشته باشد
چون بجعل بيشتر شباهت دارد تا بروايت.
و در روايات اهل سنّت هست كه حكومت سليمان بسته بانگشترش بود يكى از
شياطين آنرا ربود و بر حكومت سليمان مسلّط شد سپس خداوند انگشترش را بوى باز
گردانيد.
حكومتش را باز يافت و مراد از جسد افكنده شده بتخت، همان جنّ است.
در الميزان فرموده: عدّهاى از اين روايات بابن عباس ميرسد و او در
بعضى صريحا گفته كه از كعب الاحبار اخذ كرده است. سپس فرموده اينها را اعتنا نيست
و دست حديث سازان در آن كار كرده.
در مجمع پس از نقل صورتهائى از افسانه انگشتر، فرموده: بر اين چيزها
اعتمادى نيست.
تسخير شياطين
قرآن مجيد صريح است در اينكه شياطين بحضرت سليمان مسخر بودند و براى
او كار ميكردند و عدهاى در حبس او بودند اين مطلب مجملا در «جنّ» گذشت.
آيات آنرا در اينجا نقل ميكنيم:
12- 13. معلوم
ميشود كه جنّ در صورت عدم اطاعت مورد عذاب واقع ميشدند «نُذِقْهُمِنْ عَذابِ السَّعِيرِ»و شايد «مُقَرَّنِينَفِي الْأَصْفادِ»كه خواهد آمد همانها باشند. و نيز آيه صريح است در اينكه براى سليمان
كاخها، مجسمهها، كاسههائى ببزرگى حوض و ديگهاى ثابت مىساختند. از امام صادق
عليه السّلام نقل شده كه: بخدا قسم مجسمه زنان و