(س) و كسر آن خواندهاند ولى در قرآنها بكسر است. آيه ما قبل و ذيل آيه
شاهد است كه آن بمعنى تسليم شدن بفرمان حق و در اخبار شيعه بمعنى ورود بولايت اهل
بيت عليهم السلام تفسير شده است.
سلم (بفتح س، ل) بمعنى اطاعت و انقياد است «وَأَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍالسَّلَمَ ...»نحل: 87.
يعنى آنروز بخدا تسليم و منقاد ميشوند. آن چهار بار در قرآن آمده: نساء آيه 90 و
91. نحل آيه 28 و 87.
سلم (بر وزن عقل) مسالمت و صلح و سازش «وَإِنْ جَنَحُوالِلسَّلْمِفَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ...»انفال:
61. اگر كفار مايل بسازش و صلح شدند تو هم مايل باش و توكّل بخدا كن سخن ما را
درباره اين آيه در «قتل» مطالعه كنيد.
سلّم (بضم س و تشديد لام) نردبان. خواه از چوب باشد و يا از سنگ و
غيره علت اين تسميه آنست كه تو را بآنچه ميخواهى تسليم ميكند و ميرساند (اقرب) «وَإِنْ كانَ كَبُرَ
عَلَيْكَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الْأَرْضِ
أَوْسُلَّماًفِي السَّماءِ
فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ ...»انعام: 35. اعراض مشركان بر آنحضرت گران ميامد خدا در رفع آن فرمايد:
اگر اعراض آنها بر تو گران باشد اگر بتوانى منفذى در زمين بيابى يا نردبان و وسيله
بالا رفتن بآسمان پيدا كنى و آيهاى براى آنها بياورى كه وادار بايمانشان كند
نتوانى آورد چون خدا خواسته ايمان و كفر با اختيار باشد نه با اجبار.