بمناسبت حال و محلّ يعنى تمام عبادتها براى خداست غير خدا را عبادت
نكنيد چنانكه در مجمع از حسن نقل شده كه مراد نمازهاست، روايت شده: معتصم از امام
جواد عليه السّلام از اين آيه سؤال كرد فرمود: مراد از مساجد اعضاء هفتگانه سجده
است (مجمع).
«وَادْخُلُوا الْبابَسُجَّداًوَ قُولُوا حِطَّةٌ ...»بقره: 58.
بنى اسرائيل در صحراى سينا بحالت بيابان گردى و آزاد زندگى ميكردند در صورت
شهرنشينى مجبور بودند كه از قوانين پيروى كنند و بدانند كه از آزادى بيابان ساقط
شده و پائين آمدهاند ظاهرا مراد آنست: از دروازه شهر وارد شويد در حاليكه بقوانين
شهرنشينى خاضعايد و بگوئيد: اين يكنوع حطّه و پائين آمدن و محدوديّت است.
سجر:افروختن آتش. پر كردن.
راغب آنرا تشديد آتش گفته. صحاح و قاموس آنرا سرخ كردن تنور و پر از
آب كردن نهر و غير آنها گفتهاند عبارت قاموس چنين است «سَجَرَالتَّنُّورَ: أَحْمَاهُ و النَّهَرَ: مَلَأَهُ» زمخشرى آنرا پر كردن
گفتهسَجَرَالتّنورَ يعنى آن را با آتشگيره و
هيزم پر كرد.
طبرسى رحمه اللّه ذيل آيه 72 غافر فرموده: اصل سجر انداختن هيزم در
آتش است و در ذيل آيه 6 طور آنرا پر كردن گفته و گويد:سَجَرْتُالتّنورَ يعنى آنرا از آتش پر
كردم. در نهج- البلاغه خطبه 222 آمده
خلاصه اينها، افروختن و پر كردن است و اصل آن بنا بقول مجمع انداختن
در آتش است «ثُمَّفِي النَّارِيُسْجَرُونَ»غافر: 72.
معنى آيه يكى از اين سه تا است: سپس در آتش انداخته ميشوند.
سپس پر كرده ميشوند در آتش. سپس در آتش سوخته ميشوند. مثل «أَفَمَنْ يُلْقى فِي
النَّارِ ...»فصلت:
40. «يَوْمَيُدَعُّونَ إِلى نارِ
جَهَنَّمَ دَعًّا»طور: 13.