responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 226

مضموم يا مفتوح باشد مفعل بفتح (ع) است مثل مطبخ و مذبح و اگر عين مضارع مكسور باشد قائده آن مفعل است بكسر (ع) مثل منزل و مجلس، يازده كلمه در زبان عرب بر خلاف اين قاعده آمده با آنكه عين مضارع آنها مضموم است. عين اسم زمان و مكانشان مكسور آمده مثل مسجد مشرق، مغرب ... (مقدمه المنجد).

در اقرب گويد: گفته شده مسجد اسم موضع عبادت است خواه در آن سجده شده يا نه و اگر نظر بمعناى فعل باشد مسجد (بفتح ج) گفته ميشود و آن مذهب سيبويه است.

بهر حال مسجد مكان سجده و عبادت است نحو «فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ ...» بقره: 144 و 149.

«لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‌ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ ...» توبه: 108.

جمع مسجد مساجد است مثل‌ «إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ ...» توبه:

18. مساجد بمعنى مواضع سجود از اعضاء بدن نيز آمده در كافى كتاب جنائز باب تحنيط الميّت روايت 15 چنين است: از امام صادق عليه السّلام از حنوط ميّت پرسيدم؟ فرمود:

«اجْعَلْهُ فى مَسَاجِدِ».

يعنى حنوط را در اعضاء سجود او قرار بده.

در بيشتر آيات قرآن سجود در معناى اوّلى بكار رفته مثل‌ «وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ‌ سُجَّداً ...» يوسف: 100. ظاهرا مراد آنست كه بحالت تواضع و خضوع بيوسف افتادند. يوسف آنوقت وزير دارائى مصر بود و پدر و مادرش روى مقررات باو تواضع كردند راغب نقل كرده:

سجود بر سبيل خدمت در آن روزگار جايز بود. ولى احتياج باين سخن نيست و آنچه گفته شد كافى است معنى آيه آن نيست كه مثل سجده نماز بسجده افتادند و كار حرامى كردند و گرنه قرآن بصورت قبول نقل نميكرد.

همينطور است سجده ملائكه بآدم كه در بسيارى از آيات آمده‌ «قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ‌ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ»

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 226
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست