(سُبْحَانَ) بقول طبرسى اسم مصدر و بقول راغب
مصدر است مثل غفران و معنى آن تسبيح است و نصب آن چنانكه گفتهاند براى مفعول مطلق
بودنست. صحاح و قاموس و اقرب گفته است: معنىسُبْحانَاللَّهِ*يعنى خدا را از بدى بطور كامل كنار
ميدانم «أُبَرِّئُاللّهَ مِنَ السُّوءِ بَرآءَةً».
تسبيح در قرآن بنفسه متعدى شده مثلسَبِّحِاسْمَ رَبِّكَ
الْأَعْلَىاعلى:
1. و
نيز با باء مثلفَسَبِّحْبِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِواقعة: 74. و ايضا با لام نحوسَبَّحَلِلَّهِ ما فِي
السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...
حديد: 1. چون «سَبِّحِ»در آيه اوّل متعدى بنفسه است ميدانيم كه در آيه دوّم باء براى تعديه
است زيرا با هم فرقى ندارند لذا بايد آنرا بمعنى استعانت و ملابست نگرفت الميزان
نيز احتمال تعديه را داده است.
سَبِّحِاسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَىفَسَبِّحْبِاسْمِ رَبِّكَ
الْعَظِيمِدر
اين دو آيه همچنين در آيه 96 واقعة و 52 حاقّه. امر بتسبيح اسم پروردگار شده بر
خلاف آيات ديگر كه تسبيح ذات پروردگار است مثلوَسَبِّحُوهُبُكْرَةً وَ أَصِيلًااحزاب:
42.وَسَبِّحْهُلَيْلًا طَوِيلًاانسان:
26. و
آيات ديگر.
گفتهاند: مراد از اسم، مسمّى يعنى ذات حق تعالى است و گفتهاند:
مراد از ذكر اسم، تعظيم مسمّى است و نيز گفتهاند مراد از اسم، ذكر است و
گفتهاند: تنزيه اسم تنزيه مسمّى است.
ناگفته نماند مراد از تسبيح اسم قطعا تسبيح مسمّى است و در ذكر اسم
مسمّى چنان مجسّم است كه اصلا توجّهى باسم نيست آنگاه كه يا اللّه و سبحان اللّه
ميگوئيم توجّه فقط بذات پروردگار است و بالف و لام و هاء اللّه ابدا توجّهى نيست و
تسبيح اسم جز تسبيح مسمّى چيز ديگر نميشود