لايُسْئَلُعَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْيُسْئَلُونَانبياء: 23. درباره اين آيه
گفتهاند:
چون خداوند حكيم است و هر كار را از روى مصلحت ميكند لذا جائى براى
سؤال از فعلش باقى نمىماند و ديگران چون ممكن است از روى مصلحت و يا از روى مفسده
انجام بدهند در حق آنها سؤال و مسئوليت هست كه در صورت عدم مصلحت مسئول باشند.
ولى بهتر است آيات ما قبل را بنظر آوريم تا بمقصود نزديك شويم قبل از
آيه فرمودهوَ
لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِو ايضافَسُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ
الْعَرْشِآنچه
در آسمانها و زمين است ملك خدا است و خدا رب العرش است على هذا آنكه مالك حقيقى
است از تصرّف در ملك خود مسئول نيست ولى اين را هم ميدانيم كه خدا جز بمصلحت كار
نكند.
پس علت عدم مسئوليت، مالك بودن خداست با در نظر گرفتن اينكه كار از
روى حكمت كند. (از الميزان)قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ
مِنْهُ قُوَّةً وَ أَكْثَرُ جَمْعاً وَ لايُسْئَلُعَنْ ذُنُوبِهِمُ
الْمُجْرِمُونَقصص:
78. بعقيده
الميزان مراد از عدم سؤال وقوع ناگهانى عذاب خداست كه خداوند در عذاب كردن مانند
حكمرانان دنيا سؤال و جواب نميكند بلكه آنگاه كه وقت عذاب رسيد آنرا وارد ميكند.
آيه در جواب قارون است كه ميگفت: من اين ثروت را در اثر دانش خودم گير آوردهام
... خدا در جواب فرمايد آيا ندانسته كه خدا مردمان بسيارى قويتر و ثروتمندتر از او
را هلاك ساخته گناهكاران از جرم خود مسئول واقع نميشوند بلكه عذاب بيدرنگ آنها را
مىربايد.
وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَمَسْؤُلًااسراء: 34.وَ كانَ عَهْدُ اللَّهِ
مَسْؤُلًااحزاب:
15. از اين دو آيه روشن ميشود كه شخص در مقابل عهديكه با خدا مىكند و مطلق عهد
حتى با مردم مسئول مىباشد ما قبل