responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 15

يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعاً» مى‌بينيم كه از سجده خبرى نيست.

«إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا فَهِيَ إِلَى‌ الْأَذْقانِ‌ فَهُمْ مُقْمَحُونَ» يس: 8 اگر بگردن كسى زنجير بزنند و آنقدر بگردانند تا زير چانه‌اش برسد چنين شخصى سر ببالا خواهد ماند و قدرت پائين آوردن سر خود را نخواهد داشت. آيه تشبيه است نسبت باهل فسق و غيره يعنى: ما بگردن آنها زنجيرهائى قرار داده‌ايم كه تا بچانه‌هايشان رسيده است و آنها سر ببالا گرفتگانند.

اذقان فقط سه بار در قرآن آمده كه نقل شد.

ذكر: ياد كردن، خواه با زبان باشد يا با قلب و هر دو خواه بعد از نسيان باشد يا از ادامه ذكر (مفردات).

در قاموس آمده: ذكر بكسر اول بمعنى حفظ شيى‌ء است در صحاح گفته:

ذكر و ذكرى خلاف نسيان است همچنين است ذكرة. طبرسى در ذيل آيه 40 بقره فرموده: ذكر حفظ شيى‌ء و ضد آن نسيان است ...

راغب ميگويد: گاهى مراد از ذكر هيئت نفسانى است كه شخص بواسطه آن ميتواند آنچه از دانائى بدست آورده حفظ كند و آن مانند حفظ است الا آنكه حفظ باعتبار نگهداشتن و ذكر باعتبار حاضر كردن آن در ذهن است. و گاهى بحضور شيى‌ء در قلب و هكذا بقول اطلاق ميشود. تذكره بمعنى پند دادن و چيزى را بياد كسى آوردن است. تذكّر از باب تفعل بمعنى ياد آورى است.

ناگفته نماند معناى جامع همان ياد- آورى بقلب و بزبان است كه در ابتدا گفته شد اكنون لازم است ببعضى از آيات اشاره شود:

«لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً» احزاب: 21 بنظر ميايد مراد از ذكر در اين آيه اعم از يادآورى و ذكر بزبان باشد.

«كَلَّا إِنَّها تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ‌» مدّثر: 55، عبس: 12. يعنى آن ياد آورى است هر كه بخواهد آنرا ياد كند

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 3  صفحه : 15
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست