«فَمَهِّلِالْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْرُوَيْداً»طارق: 17.
رويد بمعنى قليل است چنانكه طبرسى، زمخشرى و بيضاوى و ديگران گفتهاند و آن در آيه
صفت مفعول محذوف است يعنى «امهلهمامهالا رويدا» و آن بتصريح قاموس تصغير «رود» است.
اراده خدا يعنى چه؟
در بسيارى از آيات قرآن از اراده خدا سخن رفته نظير «إِنَّماقَوْلُنا لِشَيْءٍ إِذاأَرَدْناهُأَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ
فَيَكُونُ»نحل:
40. «إِنَّماأَمْرُهُ إِذاأَرادَشَيْئاً أَنْ يَقُولَ
لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»يس: 82.
«ماذاأَرادَاللَّهُ بِهذا مَثَلًا»بقره: 26.
«وَإِذاأَرادَاللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً
فَلا مَرَدَّ لَهُ»رعد: 11. و امثال اينها.
اراده در بشر چنانكه ميدانيم توأم با انقلاب و شوق و تغيير فكر و
غيره است ولى خداوند ثابت و لا يتغير است و حتما اراده خدا مثل اراده بشر نيست
تعالى اللّه عن ذلك علوّا كبيرا. در اين صورت اينكه ميگوئيم. خدا اراده فرمود. خدا
مريد است يعنى چه؟ تدبر در آيات قرآن نشان ميدهد كه اراده خدا بمعنى حكم و دستور
خداست و حكم و اراده هر دو يكى هستند مثلا «وَإِذاأَرادَاللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ»رعد: 11. روشن ميكند كه اراده همان
دستور و حكم است كه توأم با وقوع خارجى است و اگر مثل اراده و فكر بشرى بود «فَلامَرَدَّ»صحيح نبود بلكه لازم بود گفته شود «اذااوصل اللّه سوءا بقوم فلا مردّ له»
ايضا آيه «فَأَرادَرَبُّكَ أَنْ يَبْلُغا
أَشُدَّهُما وَ يَسْتَخْرِجا كَنزَهُما»كهف: 82. كه اراده خدا همان دستور
بآن عالم بود كه ديوار را مرمّت كرد.
دو آيه زير «إِنَّماقَوْلُنا لِشَيْءٍ إِذاأَرَدْناهُأَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ
فَيَكُونُ»نحل:
40.
«إِنَّماأَمْرُهُ إِذاأَرادَشَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»يس: 82. نشان ميدهد كه اراده خدا
سابق بر امر خداست ولى بايد گفت: كه اين اعتبارى است و گرنه قول و امر و اراده هر
سه يكى است.