زيرا كه شريعت و كتاب اسباب انذار و هدايتاند و آيات صريحاند در
اينكه منظور از القا و انزال اين روح همان انذار و هدايت است كافى است كه درباره
آيه اول قدرى توضيح بدهيم.
اين آيه ميگويد «أَوْحَيْناإِلَيْكَرُوحاً»بعد ميفرمايد: ما آنروح را نورى قرار داديم كه بندگان خود را بوسيله
آن هدايت كنيم «وَلكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً
نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا»در جاهاى ديگر بجاى روح «قرآن» آمده مثل «أَوْحَيْناإِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ»يوسف:
3.
«أَوْحَيْناإِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيًّا»شورى:
7. ايضا
آيه 19 سوره انعام و 27 كهف و غيره. و در جاهاى ديگر بقرآن «نور» گفته
شده چنانكه در آيه ما نحن فيه گفته «وَلكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً»مانند «فَآمِنُوابِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا»تغابن: 8. «وَأَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِيناً»نساء: 174. و اينكه قرآن واسطه
هدايت است احتياج بتوضيح ندارد.
و چون روشن شد كه مراد از روح در آيه اول شريعت و قرآن است منظور از
آيه دوم و سوم نيز روشن خواهد شد زيرا كه سياق آيات يكى است.
راغب و طبرسى و الميزان نيز روح را در آيه اول قرآن دانستهاند. بعضى
از بزرگان آياتى را كه «روح» در
آنها آمده بهم مخلوط كرده و نتيجهگيرى نموده است ولى بنظر ما اينكار صحيح نيست
زيرا سياق آيات با هم متفاوت است آيات سه گانه فوق در يك رديف و آياتيكه زير عنوان
فرشته نقل شد در رديف ديگر و آياتيكه خواهد آمد در رديف سومى واقع شدهاند و بعضى
از بزرگان در كتاب خود حتى آيات روح بفتح (ر) را با آيات روح بضمّ (ر) بهم در
آميخته و همه را در يكرديف حساب كرده است.
فرشته بخصوص
آيات سهگانه زير نيز مثل آيات گذشته در يك رديفاند قهرا مراد از
روح در آنها يك چيز است «تَعْرُجُالْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُإِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ.
فَاصْبِرْ صَبْراً