آنرا تحريف كرده «جوردى» ناميدهاند
و پس از آنكه بلغت عربى وارد شده معرّب آن «جودى» شده
است. كوه جودى داراى دو قلّه است كه اصطخرى آنرا «حرتو حويرت» ناميده ارتفاع قلّه اوّل 17260 قدم و ارتفاع قلّه دوّم
16270 قدم از سطح درياست.
هاكس در قاموس كتاب مقدّس آنرا كوه معروف اراراط دانسته. ولى صاحب
فرهنگ فوق ميگويد: اين خطاست ... و كوه اراراط در دشت «رس» در
شرق ارمنستان است (باختصار).
در فرهنگ عميد مينويسد:
جودى را بعضى آرارات و بعضى غير آرارات دانستهاند. نگارنده گويد:
بهر حال معلوم نيست كه جودى همان كوه آرارات بوده باشد كه بين روسيّه و تركيه و
ايران واقع است ولى در تورات آرارط آمده است.
إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِناتُالْجِيادُص 31 صافنه اسبى است كه بر سه پا
ايستد و گوشه پاى چهارم را بزمين گذارد (مجمع) جياد جمع جيّد يا جواد بمعنى اسب
اصيل و تندرو است: آنگاه كه وقت غروب اسبان با نشاط و تيز رو باو عرضه شدند.
مجمع البيان آنرا جمع جواد و قاموس جمع جيّد گفته است و در مجمع علّت
اين تسميه را تند- روى آن دانسته كه گوئى راه رفتن را بذل ميكند.
جار:همسايه.وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَالْجارِذِي الْقُرْبىنساء: 36 باعتبار معنى آن، كسيكه
نزديك است جار خوانده شده مثلثُمَّ لايُجاوِرُونَكَفِيها إِلَّا قَلِيلًااحزاب: 60 در آنجا جز اندكى همسايه تو نباشند.قِطَعٌمُتَجاوِراتٌرعد: 4 قطعههاى نزديك هم.
وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَاسْتَجارَكَفَأَجِرْهُ ...توبه: 6
اگر كسى از مشركان از تو امان خواست باو امان بده. اجاره و استجاره از جار است كه
در معناى امان و