نا گفته نماند در سوره طه چنانكه گذشت «حيّة» آمده
است و از اهتزاز و غيره خبرى نيست و اگر موقع وحى اژدها بود لازم بود گفته شود «فَإِذاهِيَ ثُعْبانٌ»چنانكه در اعراف و شعراء هست. على
هذا آنچه ما گفتيم مقرون بصحّت است و در سوره نمل و قصص اگر جانّ مشبّه به واقع
شود تشبيه شىء بنفسه لازم نميايد زيرا ضمير «كَأَنَّها»بعصا راجع است.
265 همچون
باغيكه در بلندى است و باران تند و درشت دانه بآن رسيده.
جمع آن جنّات است مثلكَمْ تَرَكُوا مِنْجَنَّاتٍوَ عُيُونٍ ...
دخان: 25.
جنّت آخرت
ناگفته نماند از بهشت و محلّ زندگى اتقيا در قيامت بلفظ جنّت و جنّات
تعبير آمده و بيشتر از هر صفت در باره آنتَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا
الْأَنْهارُذكر
شده است.
بنظر ميايد كه اين تعبير و نامگذارى براى تشبيه به جنّات دنياست كه
تفهيم آن آسان شود و گر نه جنّات آخرت را نميتوان با باغات دنيا مقايسه كرد، قابل
دقّت است كه «جنّات» در باره آخرت هميشه نكره آمده است
يعنى: جنّات بخصوصى.
و تنها در آيهوَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي رَوْضاتِالْجَنَّاتِ ...
شورى: 22 معرّف با الف و لام آمده است ولى «الجنّة» با
الف و لام عهد در باره بهشت زياد است.
لازم نيست در باره علم بغلبه بودن و يا وصف بودن آن، براى بهشت بحث
شود، امّا لازم است به بينيم قرآن بهشت آخرت را چگونه معرّفى ميكند.