دانستن. راغب ميگويد: دراية معرفتى است كه با نوعى از تدبير بدست
آيد. در اقرب مطلق دانستن گفته و قول راغب را بطور «قيل» نقل
كرده است.وَ
ماتَدْرِينَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ
غَداًلقمان:
34 هيچ كس نميداند فردا چه خواهد كرد.
سَأُصْلِيهِ سَقَرَ وَ ماأَدْراكَما سَقَرُمدّثر: 27 حتما او را بسقر وارد
ميكنم چه تو را دانا كرد كه سقر چيست؟. معنىماأَدْراكَآن است كه گفتيم ولى اگر «توچه ميدانى» نيز ترجمه شود درست
است. در اقرب ميگويد «ما
أَدْراكَومايُدْرِيكَ» يعنى نميدانىوَ مايُدْرِيكَلَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ
قَرِيباًاحزاب:
63.
قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لاأَدْراكُمْبِهِيونس: 16 فاعل «أَدْراكُمْ»خداست
يعنى: بگو اگر خدا ميخواست من قرآن را بر شما تلاوت نميكردم و خدا آنرا بر شما
نمىفهماند.
دسر: (بر
وزن عنق) جمع دسار بمعنى مسمار است (مفردات- اقرب)وَ حَمَلْناهُ عَلى ذاتِ
أَلْواحٍ وَدُسُرٍقمر: 13 نوح را بر كشتى كه از
الواح و مسمارها ساخته بود حمل كرديم. در نهج البلاغه خطبه اوّل فرموده
در عنبر زكوة نيست زيرا آن چيزى است كه دريا دفع كرده و بيرون
انداخته است اين حديث در اقرب و مجمع و غيره نيز نقل شده و در نهايه آنرا از ابن
عباس نقل ميكند.
اين كلمه تنها يكبار در قرآن آمده است.
دسّ:پنهان كردن. «دَسَسْتُالشَّيْءَ فِي التُّرَابِ» يعنى آنرا در