خاك پنهان كردم (مجمع- صحاح)أَ يُمْسِكُهُ عَلى
هُونٍ أَمْيَدُسُّهُفِي التُّرابِنحل: 59 آيا او را با خفّت و خوارى
نگاه دارد و يا در خاك پنهان كند.
دسو:ناپاكى. (مجمع- اقرب)قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها وَ قَدْ خابَ مَنْدَسَّاهاشمس: 10 حقّا كه رستگار شد آنكه
نفس خويش را پاك گردانيد و بخسران افتاد آنكه آن را ناپاك و فاسد كرد. در اقرب
آمده «دسايدسو دسوا: نقيض زكى يزكو» اين
كلمه مانند كلمه سابق يكدفعه در قرآن بكار رفته است.
دعّ:فَذلِكَ الَّذِييَدُعُالْيَتِيمَماعون: 2يَوْمَيُدَعُّونَإِلى نارِ جَهَنَّمَدَعًّاطور: 13 دعّ بمعنى دفع شديد است (راغب) «دَعَّهُدَعّاً: دفعه دفعا عنيفا» و از اساس البلاغه نقل شده «دَعَالْيَتِيمَ» يعنى يتيم را بظلم و جفا دفع كرد و از خود راند.
معنى آيه اوّل چنين است: مكذّب بدين كسى است كه يتيم را بقهر از خود ميراند
و بدرد او نميرسد و معنى آيه دوّم آنست كه: بشدّت تمام بآتش جهنم دفع و انداخته
ميشوند مثل تنه زدن و انداختن كسى.
دعو:دعاء بمعنى خواندن و حاجت خواستن و استمداد است و گاهى مطلق خواندن
از آن منظور است مثلفَلَمْ يَزِدْهُمْدُعائِيإِلَّا فِراراًنوح: 6 و گاهى مراد همان در خواست و استمداد است مثلالْحَمْدُ لِلَّهِ
الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّي
لَسَمِيعُالدُّعاءِابراهيم: 39 دعوة نيز بمعنى خواندن
ميباشد.