responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 316

ضحاك گويد نمّامى و افشاء سرّ بر مشركان است ولى بهتر است گفته شود مراد نقض عهد و مخالفت با حقّ است يعنى زن نوح و زن لوط با آندو نسبت بحقّ و دين مخالفت كردند و ايمان نياوردند.

خوّان: صيغه مبالغه است يعنى بسيار خائن يا هميشه خائن‌ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَ‌ خَوَّانٍ‌ كَفُورٍ حج: 38.

خائنه در آيه‌ يَعْلَمُ‌ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ غافر:

19 ممكن است مصدر باشد يعنى:

خيانت چشمها را ميداند و آن نگاه حرام است. طبرسى فرموده: خائنه مصدر است مثل خيانت چنانكه كاذبه و لاغيه بمعنى كذب و لغو است بعضى گفته‌اند از قبيل اضافه صفت بسوى موصوف است يعنى «يَعْلَمُ الْأَعْيُنَ‌ الْخَائِنَةَ مِنْهُمْ» و در آيه‌ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى‌ خائِنَةٍ مِنْهُمْ‌ مائده: 13 راغب، جماعة مقدر كرده يعنى «على جماعة خائنة» ولى طبرسى آنرا بمعنى خيانت گرفته و گفته: وزن فاعله در مصادر زياد است مثل عافية، طاغيه، كاذبه.

قول مجمع بنظر اقرب ميرسد.

خوى: سقوط. خالى شدن در مجمع و مفردات ميگويد: اصل خواء خالى شدن است گويند «خوى بطنه من الطعام» شكمش از طعام خالى شد. ولى ديگران سقوط و انهدام نيز گفته‌اند در قاموس گفته «خوت الدار: تهدّمت و خوت و خويت: خلت من اهلها و ارض خاوية اى خالية» همچنين است قول صحاح و اقرب.

أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلى‌ قَرْيَةٍ وَ هِيَ‌ خاوِيَةٌ عَلى‌ عُرُوشِها بقره: 259 فكر ميكنم كه خاويه در آيه بمعنى ساقطه باشد گر چه در مجمع خاليه گفته است يعنى: يا مانند آنكه بر دهكده‌اى گذر كرد و آن بر سقفهاى خود منهدم شده بود گويا اوّل سقفها افتاده و بعد ديوارها بر روى سقفها افتاده بود. در نهج خطبه 98 هست:

«كَمَثَلِ نُجُومِ السَّمَاءِ إِذَا خَوَى نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ».

فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ‌ خاوِيَةً

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 316
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست