گرفته گفتهاند. (مجمع) كشّاف بىعيب گفته در ج 6 كافى ص 12 از امام
باقر عليهم السّلام نقل است:
مخلّقه آنهائى است كه خدا در صلب آدم عليهم السّلام خلق و اخذ ميثاق
كرده ...
و آنها هماناند كه بدنيا ميايند ...
امّا غير مخلّقه هر انسان است كه در صلب آدم خلقش نكرده ... و آنها
عبارتند از نطفههاى عزل شده و بچههاى سقط شده قبل از ولوج روح.
خلل: (بر
وزن فرس) گشادگى ميان دو چيز. جمع آن خلال است (مفردات- مجمع)فَتَرَى الْوَدْقَ
يَخْرُجُ مِنْخِلالِهِنور: 43 مىبينى باران را كه از ميان ابرها خارج ميشود.
خلال مصدر باب مفاعله نيز آمده چنانكه خواهد آمد و نيز مفرد بكار
رفته بمعنى وسط چنانكه ابن اثير در نهايه گفته استوَ لَأَوْضَعُواخِلالَكُمْيَبْغُونَكُمُ
الْفِتْنَةَتوبه:
47 ميان شما اراجيف مىساختند و فتنه جوئى ميكردندفَجاسُواخِلالَالدِّيارِ ...اسراء: 5 كاوش ميكنند ميان خانهها
را.
خُلَّة: بضمّ اوّل بمعنى مودّت و دوستى است طبرسى آنرا مودّت خالص
گفته است راغب در وجه آن سه علّت ذكر كرده يكى آنكه دوستى و مودّت در وسط نفس قرار
دارد و يا آنكه نفس را ميشكافد و در آن اثر ميگذارد مثل تير در هدف. و يا اينكه
احتياج بآن مودّت زياد است (بنا بر آنكه معناى خلّت (احتياج) در آن منظور باشد وجه
اوّل را ابن اثير نيز در نهايه گفته است.
يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لاخُلَّةٌوَ لا شَفاعَةٌبقره: 254 روزيكه در آن خريد و
فروش، دوستى و شفاعت نيست.يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لاخِلالٌابراهيم: 31 خلال در آيه شريفه
مصدر باب مفاعله و بمعنى دوستى است.