حكم فرماست، هر موجودى كه بحالت خود رها شده و امدادى بدان نرسد بطور
تدريج بسوى هموارى و پيرى و سكون ميرود، علت فساد و مرگ در عالم همين است، اگر اين
اصل در جهان نبود اصل بقا و ثبات در عالم حكومت ميكرد و ما در اين زندگى مخلّد
ميشديم و از مرگ و فنا اثرى نبود.
در زندگى آخرت اصل كهولت از موادّ برداشته ميشود و برداشته شدن آن
عبارت اخراى خلود و هميشگى است و بزرگترين مرز فارق ميان دنيا و آخرت وجود كهولت و
عدم آنست، آقاى مهندس بازرگان در كتاب ذرّه بىانتها ص 85 ميگويد: جريانها و
قوانينى كه در اين دنيا بر موادّ و انرژيها حكومت دارد تماما ناشى يا منطبق بر دو
اصل ترموديناميك است 1 اصل بقاء و ثبات كميّتها- 2 آنتروپى يا كهولت يعنى اصل
انحطاط كيفيّتها و ضعف و زوال ارزشها ... با برداشتن آنتروپى (پيرى و كهولت)
خصوصيّات و مشخّصات آخرت ظاهر ميشود و لازمه همه آنها لغو آنتروپى است بطوريكه
كهولت و آنتروپى را ميتوان مرز و فارق دنيا و آخرت دانست.
و خلاصه در آخرت با اراده نافذ و مؤثّر خدا، اصل كهولت و پيرى از
موجودات برداشته ميشود و هر چيز مخلّد ميشود و كلمه فنا و زوال و پيرى از قاموس
موجودات حذف ميگردد. اين مطلب حتمى است گر چه تصوّر آن براى ما مشكل است.
راجع بمطلب دوّم بايد دانست:
با برداشته شدن اصل كهولت از اشياء همه چيز هميشه تازه و جوان خواهد
بود و گذشت ايّام، سعادت را بعادت و سيرى و عذاب را براحتى تبديل نخواهد كرد.
قرآن در اين باره چنين فرموده:
خالِدِينَفِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَبقره: 162 و