وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداًجُرُزاًكهف: 8 ما آنچه را كه در روى زمين
است بشكل زمين خالى و خشك خواهيم آورد. صعيد: روى زمين. جرز: بىعلف.
در مجمع البيان هست: جرز زمينى است كه چيزى نمىروياند گوئى علف را
ميخورد.
جرع:فرو بردن آب. «جَرَعَالْمَاءَ: بَلَعَهُ» از باب منع يمنع (قاموس)تَجَرُّع: جرعه جرعه خوردن.وَ يُسْقى مِنْ ماءٍ
صَدِيدٍيَتَجَرَّعُهُوَ لا يَكادُ يُسِيغُهُ
...ابراهيم:
17 از آب صديد نوشانده ميشود كه جرعه جرعه و بزحمت خورد و نتواند فرو برد. اين آيه
كريمه در بيان حال اهل جهنّم است اعاذنا اللَّه منها و اين كلمه تنها يكدفعه در
قرآن مجيد وارد شده است و مراد آنست كه نوشيدن آن مشكل است بناچار جرعه جرعه
ميخورد اين كلمه در باره غصّه خوردن و فرو بردن خشم نيز بكار ميرود در نهج البلاغه
در باره حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم هست
«وَتَجَرَّعَفِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ».
در رضاى خدا هر غصّه را جرعه جرعه فرو برد خطبه 192.
جُرُف: (بر وزن عنق) كنار رود كه آب آنرا برده و تكّه تكّه ميافتد «الْجُرُفالجانب الّذى اكله الماء من حاشية
النّهر كلّ ساعة يسقط بعض منه» (اقرب الموارد)أَمْ مَنْ أَسَّسَ
بُنْيانَهُ عَلى شَفاجُرُفٍهارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَتوبه: 109 يا آنكه بناى خويش را بر
كنار جانب نهر بنا كرده و آنرا بآتش جهنم ساقط نموده است جرف (بر وزن عقل) در اصل
بمعنى بردن است على هذا جرف در آيه شريفه بمعنى مجروف است يعنى محليكه زير آن،
بوسيله آب خورده شده است، اين كلمه تنها يكبار در قرآن بكار رفته است.
جرم: (بر
وزن عقل) قطع.
مجمع البيان، اقرب الموارد، قاموس، مفردات و صحاح آنرا بمعنى قطع
گفتهاند.