رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْأَخْطَأْنا ...بقره: 286
اگر مراد از آيه خطا بمعنى دوّم باشد صريح است كه بعضى از نسيانها و خطاها مؤاخذه
دارد مثل اينكه نسيان و خطا در اثر اهمال و بىاعتنائى باشد در اين صورت هر چند
عامل در موقع نسيان و خطا غير مختار است ولى سبب آندو اختيارى است در باره شخص
مجرم آمده كه روز قيامت ميگويد: خدايا چرا مرا كور محشور كردى خطاب رسدكَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا
فَنَسِيتَها ...طه: 126 گر چه مراد از نسيان در اين آيه بىاعتنائى و ترك عمل است.
المنار در باره آيه ما نحن فيه توجيه متقنى دارد كه قابل توجّه است.
خاطئون و خاطئين پنج بار در قرآن مجيد آمده و همه در باره كسانى است
كه عمدا خطا و گناه كردهاند مثلإِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما كانُواخاطِئِينَقصص: 8 و در سابق گفتيم: كه خاطئ
بگناهكار اطلاق ميشود و مخطىء بخطا كننده معذور. خاطئه مؤنّث خاطئ است مثلناصِيَةٍ كاذِبَةٍخاطِئَةٍعلق: 16 و در آيهوَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ
مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُبِالْخاطِئَةِحاقّه: 9 بمعنى گناه است چنانكه راغب گفته. در مجمع آنرا مصدر گرفته
و اسم مصدر معنى كرده است و در اقرب ميگويد:
مصدر است مثل عاقبت.
وَ مَنْ يَكْسِبْخَطِيئَةًأَوْ إِثْماً ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئاً فَقَدِ احْتَمَلَ
بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناًنساء: 112 هر كه خطا يا گناهى كند و آنرا بگردن بيگناهى افكند،
بهتانى و گناهى آشكار بدوش گرفته است.
بنظر ميايد كه مراد از خطيئة شقّ دوّم خطاست كه خطاى معذور و غير
مسئول است. راغب نيز چنين معتقد است. در اين صورت ترديد ميان خطيئة و اثم كاملا
روشن است در الميزان خطيئة را بمعنى معصيت