گفت دور شويد و با من سخن نگوئيد.فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا
قِرَدَةًخاسِئِينَبقره: 65قُلْنا لَهُمْ كُونُوا
قِرَدَةًخاسِئِينَاعراف: 166 خاسئين را رانده شده و
دور شدگان گفتهاند. يعنى: بآنها گفتيم:
بوزينگان مطرود شويد.
نا گفته نماند در اين ماده معنى حقارت و خوارى نيز ملحوظ است چنانكه
در كشّاف و مفردات گفته است.
ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ
الْبَصَرُخاسِئاًوَ هُوَ حَسِيرٌملك: 4خاسِئاًرا خسته معنى كردهاند و شايد
منظور آنست كه چشم دور مانده و زبون شده است يعنى: دو باره نظر را بگردان چشم دور
مانده از هدف بتو باز گردد و وا مانده باشد.
نا گفته نماند: چنانكه در مفردات و اقرب و صحاح و غيره است استعمال
اوّلى اين كلمه را در باره راندن سگ گفتهاند و حتى بعضى از مترجمين معاصر، آيه
اوّل را اينطور ترجمه كرده است: اى سگان بدوزخ شويد ....
ولى اين سخن از ادب قرآن بدور است، و اين ماده هر چند در راندن سگ بكار
رفته ولى معنى آن همان طرد با حقارت و خوارى است، چنانكه موارد استعمال آن در قرآن
نيز در باره سگ نيست.
خسر:كم شدن و كم كردن همچنين است خسران (قاموس) در مجمع ذيل آيه 27 بقره،
خسران را نقصان رأس المال و از بين رفتن آن گفته است (زيان) و خسر بر وزن فلس، فرس،
قفل و عنق آمده است (اقرب) ولى در قرآن مجيد فقط بر وزن قفل بكار رفته است مثلوَ الْعَصْرِ إِنَّ
الْإِنْسانَ لَفِيخُسْرٍعصر: 1وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِهاخُسْراًطلاق: 9 امّا خسار:
در مجمع ذيل آيه 27 بقره آنرا هلاكت، در صحاح ضلالت و هلاكت در قاموس
ضلالت و زيان نقل شده است.