خلفاء تمامى تفاسير و كتب لغت و ترجمهها را از براى بقاء رياست خود
در تحصيل اموال و جلب منفعت دنيويّه و عناد و حسد و ساير اغراض نفسانيه تحريف و
خراب نمودند و معنى ديگر از براى اين اسم شريف اختراع كردند كه آن معنى اصلا و
قطعا مقصود صاحب انجيل نبوده و نيست. زيرا كه جناب عيسى آمدن فارقليط را مشروط و
مقيّد مىنمايد برفتن خود و ميفرمايد: تا من نروم فارقليط نخواهد آمد و اينكه
ميگويند: مقصود روح- القدس است درست نيست كه او با بودن جناب عيسى و حواريون از
براى آنجناب و حواريون نازل شده بود. پس نزول روح القدس مشروط برفتن مسيح نبود. پس
منظور از لفظ فارقليط نيست و نبود مگر احمد و محمد و معنى اين لفظ همين است.
گفتم: در باره دين نصارى چه ميگوئيد؟ گفت دين نصارى منسوخ است بسبب ظهور
شرع شريف محمد (ص) و اين لفظ را سه مرتبه تكرار نمود.
آنگاه مرحوم فخر الاسلام بقيه ماجرى را شرح ميدهد كه احتياج بنقل آن
نيست و روشن ميكند كه سبب اسلام آوردن وى همين قضيّه و كلمه فارقليط بوده است.
طالبين تفصيل به انيس الاعلام و مقدمه رساله خلاصة الكلام آنمرحوم كه بقلم حاج
ميرزا ابو الفضل زاهدى قمى نوشته شده رجوع كنند.
بهتر است چند جمله از انجيل يوحنّا كه فعلا در دست است در اين باره
نقل نمائيم:
باب 14 بند 17: و من از پدر سئوال ميكنم و تسلّى دهنده ديگر بشما عطا
خواهد كرد تا هميشه با شما بماند.
بند 26: ليكن تسلّى دهنده كه پدر او را باسم من مىفرستد او همه چيز
را بشما تعليم خواهد داد و آنچه بشما گفتم بياد شما خواهد آورد.