در ذيل دو آيه فوق در تفاسير شيعه و اهل سنت روايات و مطالبى نقل شده
كه حاكى از حشر حيوانات و غيره است و مرحوم مجلسى در ج 7 بحار ص 353 تا 377 طبع
جديد آيات و روايات آنرا نقل كرده است.
نا گفته نماند اثبات و ردّ اين مطلب، تحقيق و وقت بيشتر لازم دارد و
علم آن در نزد خداست و حقيقت امر هر چه باشد مورد تسليم و قبول است.
هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ
مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِالْحَشْرِحشر: 2 اين حشر در باره اخراج طائفهاى از يهود از اطراف مدينه است.
معنى آيه چنين است: او كسى است كه كفّار اهل كتاب را براى اوّلين راندن، بيرون
كرد.
اخراج و راندن معناى كنايهاى جمع كردن و لازم آنست. در اقرب الموارد
آمده: «حَشَرَالْجَمْعَ:
حصب:سنگريزه انداختن مجمع البيان ذيل آيه 98 انبياء گويد:
اصل حصب بمعنى انداختن است.
اقرب الموارد گويد: اصل آن انداختن سنگريزه است: «حَصَبَهُحَصْباً: رَمَاهُ بِالْحَصْبَاءِ» سپس در هر
انداختن بكار رفته است.
إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِحَصَبُجَهَنَّمَانبياء: 98 شما و آنچه جز خدا
مىپرستيد انداخته شده جهنّم و هيزم آن هستيد. «حَصَب» (مثل
اسد) را هيزم و آنچه در آتش انداخته ميشود معنى كردهاند. طبرسى گويد مراد آنست كه
همچون انداخته شدن سنگريزه، بآتش انداخته ميشوند. اين آيه نظير آيهوَقُودُهَا النَّاسُ وَ
الْحِجارَةُاست
كه در (ح ج ر) گذشت و گفتيم كه شامل معبودهاى جاندار نيست.
إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْحاصِباًقمر: 34 حاصب را باد ريگ افشان
گفتهاند. و چهار بار در قرآن