هميشه ميان ما و شما عداوت و كينه هست. فقط از اين جدائى و عداوت قول
ابراهيم را استثناء ميكنم كه بپدرش گفت: براى تو از خدا آمرزش خواهم خواست. شما هم
با وجود عداوت، ميتوانيد براى مشركان آمرزش بخواهيد چنانكه او خواست. و بعبارت
ديگر، مانند ابراهيم باشيد هم در عداوت با مشركان و هم در خواستن توفيق ايمان براى
آنها. و بتعبير سوّم: ابراهيم براى شما سر مشق خوبى است هم در عداوت مشركان و هم
در استغفار براى آنان.
دليل ديگر اين مطلب آن است كه در ذيل آيات فوق آمده «لايَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ
الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ
أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ
الْمُقْسِطِينَ»ممتحنه: 8.
يعنى خدا شما را از نكوئى كردن و انصاف ورزيدن با كسانيكه در كار دين
با شما جنگ نكرده و از ديارتان بيرون ننمودهاند، منع نميكند آزر مشرك بود ولى در
كار دين با ابراهيم جنگ نكرده بود[1]و او را از خانه بيرون ننموده بود،
چه مانعى داشت كه آنحضرت با او نكوئى كند و كدام نكوئى بالاتر از آنست كه بگويد:
خدايا باو توفيق ايمان بده و بيامرز. مگر حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم
در حق مشركان نميگفت:
بسيار بسيار عجيب است كه مفسّران شيعه و سنّى «إِلَّاقَوْلَ إِبْراهِيمَ»را از «أُسْوَةٌ»استثناء
گرفته و گفتهاند: مقصود اين است كه از ابراهيم پيروى كنيد مگر در استغفار براى
پدرش، براى نمونه بتفسير مجمع البيان، صافى، كشّاف جلالين، ابن كثير، طنطاوى،
مراغى فخر رازى، طبرى، درّ منثور، ابو الفتوح و منهج الصادقين، رجوع كنيد خواهيد
ديد كه استثناء را از «أُسْوَةٌ»گرفته و
گفتهاند: يعنى از ابراهيم پيروى كنيد مگر در استغفار براى پدرش كه در اين كار
نبايد
[1] مگر آنكه مخالفت او را با ابراهيم، جنگ حسابكنيم با وجود آن باز استغفار مانعى نداشت.