و اينكه گفتهاند: آن بر خلاف فطرت است درست نيست كه فطرت آنرا از
لحاظ تنفّر نفى نميكند بلكه از اين جهت كه موجب شيوع فحشاء و بطلان غريزه عفت است.
اما در روزيكه جز برادر و خواهر كسى نبود و خدا كثرت نسل را اراده فرموده بود
عنوان تنفّر فطرت منطبق نيست.
دليل بر اينكه فطرت از جهت تنفّر آنرا نفى نميكند رسمى بودن آن در
ميان مجوس است بنا بر نقل تاريخ، ايضا قانونى بودن آن در روسيّه است چنانكه حكايت
ميكنند و نيز شيوع آن بطرز زنا در ملل اروپاست، كه از عادات امروز در ملل اروپا و
امريكا آنست: دختران پيش از ازدواج بكارت خويش را از بين مىبرند، آمار نشان ميدهد
كه بعضى از آنها را پدران و برادران ازاله بكارت ميكنند (الميزان باختصار) 2- در
زمينه سئوال دوّم بايد دانست قارّههاى فعلى در اصل يك قارّه بيش نبوده در اثر
مرور زمان و تحولات زمين و پيش و پس رفتن آبها از هم جدا شده و چند قسمت
گرديدهاند، تاريخ نقل ميكند: پادشاهان گذشته ايران از قصر شوش سوار كشتى ميشدند
ولى فعلا خليج فارس از شوش بسيار دور شده است، و نيز مسلّم است كه جزاير بريتانيا
از اروپا منفصل شده و درياى مانش بوجود آمده است و همچنين جزاير ژاپون از قسمت
شرقى آسيا جدا شدهاند. على هذا مانعى ندارد كه بگوئيم: بشر در يكمحل بوجود آمده
سپس در اثر انفصال قارهها از هم جدا شدهاند.
3- در
باره سئوال سوّم ميگوئيم:
دانشمندان در بر گرداندن نژادها باصل واحد زحمت بسيار كشيدهاند و
شايد بتوانند در اين زمينه توفيق بيشتر حاصل كرده و اين معما را حل كنند.
با همه اينها قرآن مجيد در باره اينكه همه از آدم و زوجه او بوجود
آمدهاند صراحت غير قابل