قطّ و البتّة و لا أفعلهأَبَدَا» بنا بر اين سخن، كلمه ابد هميشه معناى ما قبل خود را تأكيد ميكند، بعبارت
ديگر تأكيد است نه تأسيس.
تدبّر در آيات قرآن مجيد خلاف اين مطلب را ميرساند و ثابت ميكند كه
ابد فقط براى تأكيد نيست آياتى هست كه بوسيله «أَبَد» از
آنها دوام و هميشگى فهميده ميشود نظير «ماكِثِينَفِيهِأَبَداً»كهف: 3 «لاتَقُمْ فِيهِأَبَداً»توبه: 108 «وَلا أَنْ تَنْكِحُوا
أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِأَبَداً»احزاب: 53 و آيات ديگر. ناگفته پيداست كه از مكث و عدم قيام و عدم
تزويج زنان حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله بعد از فوتش، در صورتى دوام و
استمرار فهميده ميشود كه «أَبَداً»بآنها اضافه شود و بدون آن دوام و عدم آن هر دو محتمل خواهد بود. در
اين صورت «أَبَداً»براى
تأسيس معناى جديدى است نه تأكيد معناى ما قبل.
مخفى نماند «أَبَداً»بمعنى دهر بكار رفته چنانكه در قاموس و غيره هست و نيز وصف استعمال
شده چنانكه در نهج البلاغه خطبه 107 آمده:
«أَنْتَالْأَبَدُفَلَا أَمَدَ لَكَ».
يعنى خدايا تو دائم و هميشگى هستى و براى تو زمان محدودى نيست. در
اين استعمال هم، معناى اصلى كه دوام باشد در نظر است.
إِبْرَاهِيم:عليه السّلام جدّ أوّل حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و پيامبران
بنى اسرائيل، مورد تصديق مسلمين و يهود و نصارى است. نام مباركش 69 بار در قرآن
مجيد آمده، و دين مبين اسلام همان دين ابراهيم است «ثُمَّأَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَإِبْراهِيمَحَنِيفاً»نحل: 123 اين پيامبر بزرك در شهر «اور» از شهرهاى بابل بدنيا آمد و نيز تولّد او را در شهر «فدّامآرَام» نوشتهاند و در آنجا بزرگ
شد و با بت پرستان بمبارزه برخاست و سپس بشام هجرت فرمود: قرآن مجيد قسمتهاى بزرگى
از زندگى و مبارزات وى را براى معرّفى او و ارشاد ديگران نقل كرده است و ما
بخشهائى از آنرا در زير ميآوريم. نا گفته نماند: