responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 272

از آنجهت ترائب گفته‌اند.

در اين صورت چه مانعى دارد كه بگوئيم استخوانهاى عانه و خاصره را از جهت نرم بودن و خاك مانند بودن تريبه گفته‌اند. اگر مفسّران گذشته در اين عصر بوده و مجراى طبيعى منى را ميدانستند، ترائب را استخوانهاى عانه و خاصره معنى ميكردند.

در پرتوى از قرآن گويد:

ترائب كه جمع تريبه است در اصل لغت بمعناى چيز نرم و نفوذ پذير ...

و خاك مانند است. اين عبارت مبالغه آميز است زيرا مادّه اوّلى كه تراب است بمعنى خاك ميباشد اگر مطلب آنطور بود امثال صحاح و قاموس مينوشتند. كه تراب بمعنى نرمى است و خاك را از جهت نرم بودن تراب گويند. حال آنكه چنين ننوشته‌اند.

ترف: تَرَفُّه‌ يعنى توسّع در نعمت (مفردات) ترف يعنى نعمت ابنِ عَرَفَه گفته‌ مُتْرَف‌ كسى است كه بسر خود گذاشته شده آنچه بخواهد ميكند و از وى جلوگيرى نميشود مجمع البيان ذيل آيه 16: اسراء.

بنا بر اين مترف بمعنى ثروتمند است، يعنى كسيكه باو نعمت زياد داده شده و آن در صورت عدم ايمان سبب طغيان و سركشى است‌ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‌ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌ علق:

6، و از موارد استعمال آن در قرآن مجيد بدست ميايد كه ثروتمند و قدرتمند سركش مراد است و شايد بهمين جهت است كه مجمع البيان آنرا در آيه‌ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ‌ مُتْرَفِينَ‌ واقعه: 45، ممتنع از اداء واجبات گفته است.

وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ وَ أَتْرَفْناهُمْ‌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا مؤمنون:

33، ملاقات آخرت را تكذيب كرده و در دنيا آنها را مرفّه و صاحب نعمت كرديم‌ وَ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا ما أُتْرِفُوا فِيهِ وَ كانُوا مُجْرِمِينَ‌ هود: 116، ستمكاران بآنچه در آن وسعت يافته بودند برگشتند و گناهكاران بودند. وَ ما أَرْسَلْنا فِي- قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ‌ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 272
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست