وَ كُلًّا ضَرَبْنا لَهُ الْأَمْثالَ وَ كُلًّاتَبَّرْناتَتْبِيراًفرقان: 39 براى همه مثلها را زديم
و همه را نابود كرديم نابود كردن كامل.
نا گفته نماند: راغب تبر را متعدى گفته و گويد: «تَبَرَهُوتَبَّرَهُ» هر دو بيك معنى است، قاموس نيز
چنين گفته است. ولى در اقرب الموارد «تَبَرَ» از
باب نصر ينصر و علم يعلم، لازم و بمعنى هلاك شدن و «تَبَّرَ» از
باب تفعيل متعدى و بمعنى هلاك كردن آمده است.
وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّاتَباراًنوح: 28، تبار اسم مصدر و بمعنى
هلاكت است، و ظالمان را جز نابودى ميافزاى.إِنَّ هؤُلاءِمُتَبَّرٌما هُمْ فِيهِاعراف: 139، حقّا آنچه اينان در
آنند نابود شونده است.
اگر ثلاثى و مزيد فيه اين كلمه هر دو متعدى باشند لازم است بگوئيم
تفعيل در اينجا از براى تكثير استوَلِيُتَبِّرُواما عَلَوْاتَتْبِيراًاسراء:
7، بهر چه غالب شدند بطور كامل نابودش كنند.
تبع:تبع و اتّباع بمعنى پيروى است. خواه بطور معنوى و اطاعت باشد مثلفَمَنْتَبِعَهُدايَ فَلا خَوْفٌ
عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَبقره: 38، هر كه از هدايت من پيروى كند براى آنها خوفى نيست و محزون
نميشوند و خواه بطور محسوس و دنبال كردن نحوفَأَتْبَعَهُمْفِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُيونس:
90، فرعون و لشگريانش آنها را تعقيب كردند و از پى آنها رفتند.
ثُمَّ لايُتْبِعُونَما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىًبقره: 262، سپس در پى چيزى را كه
انفاق كردهاند منّتى يا اذيتى قرار نميدهندأَ لَمْ نُهْلِكِ
الْأَوَّلِينَ ثُمَنُتْبِعُهُمُالْآخِرِينَمرسلات: 17، آيا پيشينيان را نابود نكرديم سپس ديگران را از پى ايشان
ميبريم. و با آيهفَأَتْبَعَهُمْفِرْعَوْنُ ...
ديديم كه باب افعال بمعنى پيروى و دنبال كردن و هم پيرو قرار دادن
است.