responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 233

اندازيد. بعضى احتمال داده‌اند كه مراد از «ابْنُوا لَهُ‌ بُنْياناً» جعل قانون براى بت شكستن است و ضمير «له» بعمل برميگردد: يعنى براى آن كار (بت شكنى و اهانت بخدايان) قانون مخصوصى (سوزاندن بآتش) جعل كنيد پس او را در آتش اندازيد.

4- «قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ‌ بُنْيانَهُمْ‌ مِنَ الْقَواعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ» نحل: 26 كسانى كه پيش از آنها بودند مكر كردند خدا از پايه‌هاى بنايشان آمد، تا سقف از فوقشان بر آنها افتاد، آمدن خدا، آمدن دستور اوست.

نا گفته نماند: بنيان مفرد است و جمع نيست ولى بعضى گفته‌اند كه جمع بنيانة است.

ابن: پسر. اصل آن بنو است، به پسر از آن جهت ابن گويند كه بناى پدر است، خدا پدر را در ايجاد فرزند بَنَّا قرار داده است و با عنايت نيز بكار ميرود مثلا بمسافر گويند: ابن السبيل. ابن العلم و ابن الليل و ابن البطن نيز گفته‌اند (از مفردات) «وَ آتَيْنا عِيسَى‌ ابْنَ‌ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ» بقره: 87، بعيسى پسر مريم آيات روشن داديم.

1- «وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ‌ السَّبِيلِ» بقره: 177، ابن سبيل چنانكه اهل تفسير گويند مسافرى است كه از خانواده و مال خود دستش كوتاه شده باشد. از ابن عباس و قتاده و ابن جبير نقل شده كه آنرا ميهمان گفته‌اند. چون در قرآن همه جا جز آيه 36 نساء در رديف اهل زكوة و اهل انفاق شمرده شده است ميدانيم كه ابن سبيل فقير و اهل استحقاق و درمانده است.

علّت اين تسميه شايد آن باشد كه چنين كسى جز سبيل معرّفى ندارد و فقط پسر راه بودنش را ميدانيم و شايد آن باشد كه چون از اهلش منقطع است گوئى: سبيل، پدر و مادر اوست.

[2- «وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ‌ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى‌ الْمَسِيحُ‌ ابْنُ‌ اللَّهِ ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 233
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست