و امّا اينكه گفتيم فعل بصر از باب افعال بمعنى ديدن آمده شواهد آن
از قرآن بسيار است، بلكه باستثناى دو آيهى فوق و آيه «يُبَصَّرُونَهُمْ»معارج: 11، كه از باب تفعيل است، تمام افعال بصر در قرآن مجيد از باب
افعال بكار رفتهاند «أَفَسِحْرٌ هذا أَمْ
أَنْتُمْ لاتُبْصِرُونَ»طور: 15، «لِمَتَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ
وَ لايُبْصِرُ»مريم: 42، «وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ
لايُبْصِرُونَ»بقره: 17.
4-
«بَلِالْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِبَصِيرَةٌوَ لَوْ أَلْقى
مَعاذِيرَهُ»قيامت:
14- 15 بعضىها گفتهاند: تاء «بَصِيرَةٌ»براى مبالغه است و بعضى آنرا بمعنى دليل گرفته و گفتهاست: بلكه
انسان شاهد و حجّت نفس خودش است هر چند عذرهايش را هم القاء كند، بنظر ميايد كه با
ملاحظهى آيهى قبل «يُنَبَّؤُاالْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ
بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ»معناى اوّل بهتر باشد، زيرا در اين آيه فرموده: روز قيامت انسان
بآنچه عمل كرده خبر داده ميشود، بعد در مقام اعراض ميفرمايد: بلكه انسان بر نفس
خود يكپارچه بصيرت و بينائى است هر چند در مقام دفاع عذرهائى هم بياورد.
5-
«قُلِاللَّهُ أَعْلَمُ بِما لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِأَبْصِرْبِهِ وَ أَسْمِعْ ما
لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ»كهف: 26 كلمه «أَبْصِرْبِهِ وَ أَسْمِعْ»صيغهى تعجّب و بمعنى «چهبينا چه شنوا» است چنانكه اهل تفسير تصريح كردهاند، يعنى: بگو خدا
بآنچه توقّف كردهاند داناتر است، غيب آسمانها و زمين براى اوست، چه بينا و چه
شنواست جز او دوستى برايشان نيست.
همچنين كلمهى «أَسْمِعْبِهِمْ وَأَبْصِرْ»در آيه «أَسْمِعْبِهِمْ وَأَبْصِرْيَوْمَ يَأْتُونَنا»مريم: 38، چه شنوا و بينايند
روزيكه پيش ما ميايند.
6-بصير: بينا «وَاللَّهُبَصِيرٌبِما يَعْمَلُونَ»بقره: 96، «جَعَلَلَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَمُبْصِراً»يونس: 67، «وَآتَيْنا ثَمُودَ
النَّاقَةَمُبْصِرَةً»اسراء:
59، كلمهى «مبصرو مبصرة» را در دو آيهى فوق و نحو