بهتر است خود را گيج نكنيم و در خود آيه دقت نمائيم، در آيه براى
رسول (ص) و اولى الامر، فقط يك «أَطِيعُوا»آمده و اولى الامر در رديف رسول (ص) شمرده شده است، اگر آيه «أَطِيعُواالرَّسُولَ وَ أَطِيعُوا أُولِى
الْأَمْرِ» بود، مطلب ديگرى از آن استفاده ميشد. از طرف ديگر «اطيعوا» مطلق است و قيد و شرطى ندارد و ميرساند كه اولى الامر مانند رسول (ص)
مطلقا و در هر كار، مطاعاند، و كسى حق اعتراضى نسبت بآنها ندارد، همچنانكه نسبت
برسول (ص) ندارد، و عموم اين آيه، نظير عموم آيهى «ماآتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»حشر: 7 است.
در اينصورت، قهرا بايد اولى الامر كسانى باشند كه مثل رسول (ص) داراى
علم و عصمت باشند، و گرنه هرگز بدون قيد و شرط و سر گشاده در رديف رسول (ص)
نميامدند و مطاع و مطلق نميشدند، آيه شريفه با زبان خود اين مطلب را مىفهماند و
ميگويد: اولى الامر اشخاصى ممتاز و تالى رسولاند.
اگر گويند: در اين صورت ميفرمود «فَانْتَنازَعْتُمْ فى شَىءٍ فَرُدُّوهُ إِلى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ وَ
اولِىالْأَمْرِ» حال آنكه فقط ردّ بخدا و رسول ذكر
شده است؟
گوئيم: چون تشريع فقط بخدا و رسول مربوط است و در صورت ردّ باولى
الامر، آنها هم قول خدا و رسول را خواهند گفت، از اين سبب فقط ردّ بخدا و رسول (ص)
ذكر شده است و گر نه در صورت تنازع با نبودن رسول (ص) بايد بولىّ امر كه امام
معصوم باشد برگشت.
اگر گويند: «فَإِنْتَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ»قيد اولى الامر است. و مقصود اين
است كه بخدا و رسول و اولى- الامر اطاعت كنيد و اگر با اولى- الامر در چيزى نزاع
كرديد آنوقت براى قطع نزاع بخدا و رسول بر گرديد، نتيجه اينكه: اطاعت اولى-