بگيرد[1]. ج) رسيدگى به وضع يتيمان و نظارت بر اعمال سرپرستان آنان تا بر
يتيمان ستمى نرود و در صورتى كه از سرپرستان، خيانتى ملاحظه شود، آنان را معزول
سازند[2]. ه) رسيدگى به وضع امناى قاضى پيشين و بر كنار ساختن آنان در صورتى
كه مرتكب خيانت شده باشند[3]. و) هنگام دادرسى با علما مشورت كند تا در صدور حكم دچار لغزش نگردد[4]. ز) ترغيب متخاصمان به سازش قبل از صدور حكم[5]. 2. آداب مكروه الف) قضاوت در حال غضب يا حالات مشابه ديگر نظير گرسنگى و تشنگى و غم
و شادى و درد و امثال آن مكروه است[6]. ب) بر قاضى مكروه است كه حين قضاوت خود را عبوس نشان دهد، چه ممكن
است طرفين نتوانند در اين حالت سخن بگويند. و نيز مكروه است كه بيش از اندازه
گشادهرو باشد، زيرا منجر به تجرّى طرفين مىشود[7]. ج) بر قاضى مكروه است كه شاهدى را كه داراى بصيرت و ايمان قوى است به
رنج و مشقت اندازد، يعنى در استعلام خصوصيات واقعهاى كه وى به آن شهادت داده است،
بيش از اندازه، پرسش نمايد[8]. 3. آداب واجب الف) قاضى بايد در سلام گفتن و نشستن و سخن گفتن و توجه به طرفين
دعوى رعايت مساوات را بنمايد و به اظهارات طرفين يكسان گوش دهد و در صدور[1] ادب القضاء؛ صص 72، 77. شرائع الاسلام؛ ج 4،ص 73. الوجيز؛ ج 2،ص 239.
[2] ادب القضاء؛ ص 77. شرائع الاسلام؛ همانجا.
[3] همانجا.
[4] همان مأخذ؛ ج 4، ص 74. ادب القضاء؛ صص 64، 65.
[5] اللمعة الدمشقيه، شهيد اول؛ ج 3، ص 75.
[6] شرايع؛ ج 4، ص 74. الوجيز؛ ج 2، ص 240.
[7] همان مأخذ، ص 75. المبسوط؛ سرخسى، ج 16، ص 77.
[8] شرائع؛ ج 4، صص 77، 78.