اصطلاحى اقرار را ملاحظه كنيم اين قيد داراى معنا نبوده و زايد است.
زيرا در مفهوم اصطلاحى اقرار، قيد «بر ضرر مقرّ» نهفته است. اما اگر اقرار را به
معناى اخير آن بگيريم اين قيد نيز لازم است. واژۀ جايز كلمه «جايز» در عنوان قاعده به معناى «نافذ» است، و در مقابل حرام نيست.
زيرا از جهت حكم تكليفى، اقرار به نفع خود بىترديد منع ندارد و از سوى ديگر اقرار
بر ضرر خويش هم، گاهى داراى حكم شرعى حرمت است. [بخش سوم:] تنبيهات حال كه مفاد و معنا و وسعت و محدودۀ قاعده و مدارك و مستندات
آن بيان گرديد و در مجموع قائل بدان شديم كه قاعدهاى عام و كلى تحت عنوان «قاعده
اقرار العقلاء على انفسهم جايز» وجود دارد لازم است پارهاى از مسائل مربوط به اين
قاعده كه به مناسبت بحث از اقرار مطرح مىشود؛ مورد توجه و مداقه قرار دهيم: اركان اقرار اقرار داراى چهار ركن است كه عبارتند از: 1. اقراركننده يا مقرّ 2.
منتفع
از اقرار يا مقرّ له 3. موضوع اقرار
يا مقرّ به 4. صيغه يا لفظ
اقرار كه در ذيل بيان مىشود. 1. اقراركننده يا مقرّ: اقراركننده يا مقرّ كسى است كه به ضرر خود و به سود ديگرى خبر مىدهد.
اقراركننده بايد داراى شرايط ذيل باشد: الف) بلوغ: اقرار صغير اگر چه مميز باشد معتبر نيست، حتى اگر به اذن
ولىّ