اعراض در حقوق غرب واژۀ abandonment [1]در لغت به معنى ترك كردن، رها كردن و صرف نظر
كردن است و در اصطلاح حقوقى به معنى اعراض و صرف نظر كردن از مالكيت يا تصرفات
مالكانه در اموال منقول يا غير منقول است. اين واژه در پارهاى موارد، مفاهيم حقوقى ديگرى همچون اعراض از
تأديۀ نفقه به افراد واجب النفقه، ترك اولاد صغير، و سركشى نكردن به همسر
نيز مىيابد كه در مفاهيم اخير، تحقق اعراض موجب ضمان و مسئوليت و گاه از حيث
قانونى، مستوجب مجازات است. در اين قسمت به بررسى اعراض نسبت به اموال، اعم از منقول يا غير
منقول مىپردازيم و به بيان اعراض از مالكيت در حقوق مصر و برخى سيستمهاى حقوقى در
كشورهاى غربى خواهيم پرداخت. در ابتدا بايد يادآور شد كه اعراض در سيستمهاى حقوقى غرب، اعم از
سيستمهاى حقوقى ملهم از قوانين و كدهاى حقوقى روم- كه داراى حقوق نوشته هستند- و
سيستم كامن لا، با مفهوم مالكيت پيوند دارد؛ زيرا به طور عموم در هر دو سيستم ياد
شده، عامل و شرط عمدهاى كه وجود آن براى تحقق مالكيت[2]ضرورت دارد، عامل تصرف است.[3]مهمترين
قوانين يا كدهاى حقوقى كه در بررسى تطبيقى و سير تحول مالكيت، مىتوان مورد توجه
قرار داد عبارتند از: الف) قانون حمورابى (حدود 18 قرن قبل از ميلاد)؛ ب) قانون سولون[4] (در يونان باستان)؛ ج) قانون الواح دوازدهگانه.[1] در حقوق كشورهاى غربى در بين واژههاى مختلف حقوقى كهبا مفهوم فقهى «اعراض» مرتبط هستند، اصطلاحهاى «relinquishment» و «abandonment» كاربرد بيشترى دارند؛ لكن واژه اخير كثرت استعمال دارد.
[2] ownership.
[3] Pollock, Frederick and Frederick William Maitland; The Historyof English Law; Vol. 1, Div.: Ownership.
[4] solon.