البته ناگفته نماند كه پيش از شهيد اول، فقيهان اماميه در لابلاى
كتابهاى فقهى و اصولى خود و گاه در مدخل كتابها به ذكر قواعد كلى پرداختهاند و
براى مثال ابو المكارم بن زهره (511- 585 ه) در كتاب غنية النزوع الى علمى الاصول
و الفروع و يا محقق حلى (602- 676 ه) در كتاب المعتبر و نيز خود شهيد اول در كتاب
ذكرى الشيعة تعدادى از قواعد فقهى مورد نياز مجتهد را در خلال مباحث كتاب مورد بحث
قرار دادهاند؛ اما نخستين كتابى كه تحت عنوان خاص «قواعد» نگارش يافته است و بخش
عمدهاى از آن به بيان قواعد فقه اختصاص دارد، كتاب گرانقدر القواعد و الفوائد است
كه مؤلف نامدار آن بىمانندى اثرش را در ميان مذهب اماميه يادآور شده است. او در
اجازۀ خود به ابن خازن، كتاب خود را چنين معرفى مىكند: «فممّا صنّفته كتاب
القواعد و الفوائد مختصر يشتمل على ضوابط كليّة، اصوليّة و فرعيّة تستنبط منها
الاحكام الشّرعية لم يعمل الاصحاب مثله»[1]: يكى از مصنفات من كتاب قواعد و فوائد است. كتابى است مختصر مشتمل بر ضوابط كلى، اصولى و
فقهى كه احكام شرعى از آن به دست مىآيد [و] در ميان
اصحاب اماميه كتابى همانند آن تأليف نشده است. ذكر اين نكته ضرورى است كه كتاب مزبور اگر چه حاوى قواعد فقهى است،
گاه به قواعد اصولى و ادبى نيز پرداخته است و در مجموع مشتمل است بر حدود سيصد و
سه قاعده و صد فائده. اين اثر اولين بار در سال 1270 در تهران به سعى و اهتمام
آخوند ملا على اكبر كرمانى به چاپ سنگى منتشر شده است و بار ديگر با بعضى حواشى
شيخ بهائى و شرح حرفوشى و همراه با حواشى سيد محمد عصّار لواسانى در 1308 به چاپ
رسيده و براى بار سوم نيز بدون تاريخ چاپ شده است. چهارمين چاپ اين كتاب با تحقيق
دكتر سيد عبد الهادى حكيم در شهر نجف در سال 1400 هجرى قمرى چاپ شده و سپس توسط
مكتبه مفيد در قم افست شده است. كتاب قواعد شهيد به علت نظم و سبك نگارش خاصى كه دارد، پس از نگارش
بسيار زود مورد توجه مجامع علمى و فرهنگى شيعۀ اماميه و در شمار كتابهاى
درسى حوزههاى علميه قرار گرفت و به همۀ طلاب و پژوهشگرانى كه در صدد رسيدن
به[1] بحار الانوار؛ ج 4، ص 187، و خوانسارى، محمد باقر بن زين العابدين؛ روضات الجنات؛ ج 7،ص 8.