مِسٰاسَ»[1]كه خطاب به
سامرى است و مىفرمايد:
در
تمام ايام زندگى خود به كسانى كه نزدت مىآيند مىگويى با من تماس مگير. همچنين در روايات از پيغمبر اكرم (ص)
است
كه فرمودهاند: «لا حمى فى
الاسلام» يعنى در
اسلام قرق نيست و اين دستور به آن سبب داده شده كه افراد توانگر مراتع را مىگرفتند
و قرقگاه خود قرار مىدادند و بقيه مردم را محروم مىكردند. باز به موجب روايت ديگر، رسول اكرم (ص) در مورد
روزه سكوت فرموده است: «لا صمت يوم
الى اللّيل». توضيح مطلب
اين است كه در زمان جاهليت مرسوم بوده كه مردم روزه سكوت مىگرفتند و از بامدادتا شامگاه دم فرو مىبستند و سخن نمىگفتند.
رسول اكرم (ص) به شرح فوق اين رويه را ممنوع و منسوخ اعلام كرد. در حديث ديگرى
پيغمبر (ص) فرموده است: «لا طاعة لمخلوق فى معصية الخالق»، يعنى هيچ كس نبايد در
اطاعت از مخلوق، مرتكب معصيت نسبت به خالق شود. پس به موجب نظر مرحوم اصفهانى، «لا» به معناى نهى استعمال شده است و
ايشان موارد فوق الذكر را به عنوان نمونههايى در توجيه نظر خود بيان فرموده است. اما بر نظر ايشان اشكالاتى وارد گرديده است، از جمله اين كه در علم
نحو استعمال «لا» در جمله اسميه به معناى نهى بر خلاف فصاحت است؛ زيرا معنى حقيقى
«لا»، نفى است و به همين معنا بايد استعمال شود،[2]مثل جمله «لا اله الا اللّه»
كه
«لا» در اين جمله وجود هر خدايى غير از خداى يكتا
را نفى كرده است. د) نظريه مرحوم نراقى[3] خلاصه نظر ايشان به اين شرح است: استعمال «لا» در جمله لا ضرر و لا
ضرار در معناى اصلى است با اين قيد كه مقصود از ضرر، ضرر غير متدارك است؛ يعنى ضرر
غير متدارك در اسلام وجود ندارد. مرحوم نراقى مىگويد: شارع مقدس با اين حكم، افراد را ملزم به جبران
ضرر كرده است، يعنى هر كس كه موجب ضرر و زيانى نسبت به غير بشود، بايد آن را جبران
و تدارك كند و در نظر شارع موردى نيست كه كسى به ديگرى ضرر برساند و ملزم به[1] طه، 97.
[2] ر.ك: كفاية الاصول، ص 268 به بعد و مكاسب، ص 372.
[3] عوائد الايام، ص 18 به بعد و كفاية الاصول، ج 2، ص 268.