يكى از جنبه هاى ارزشى متون قديم، به ويژه ترجمه ها و تفسيرهاى كهن كه در اينجا منظور نظر ما هستند، خصايص زبان شناختى آنهاست. علّت توجّه ما به تفاسير كهن فارسى و گزينش آنها براى اين جستار، ويژگيهاى زبانى و از جمله گويشى بودن ميزان قابل توجهى از واژگان اين تفاسير است. هر مفسر، تحت تأثير گويش زاد بوم خويش، تعدادى از عناصر و لغات محلّى را در بطن متن نشانده است. بديهى است كه اين واژه ها به صورت گزينشى و تعمّدى به كار گرفته نشده، بلكه به گونه اى غريزى و ناخودآگاه از توانش زيانى او برآمده است؛ به بيان ديگر، اين واژه ها زاييده ذهن و زبان مفسّر بوده كه پس از ديگرگونى و تراش خوردن ظاهر بر قلم او رفته و در دفتر او نشسته است. در اين بررسى كوشيده ايم تا بر پايه سبك شناسى زبان، خصايص آوايى و فرآيند ديگرگونگى واجها را در اين متون بنمايانيم. كليد واژه: زبان شناسى، واجها، گويش، متون تفسيرى.
[1] قاله «بازيگردانى واجها و فرآيندهاى آوايى: ويژگيهاى گويشى در متون تفسيرى»، مجله دانشكده ادبيات و علوم انسانى مشهد (علمى ـ پژوهشى)، ش ۱۴۲، پاييز ۱۳۸۲، ص ۱۷ ـ ۴۰.
نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر جلد : 1 صفحه : 467