اصول دين است [كه خبر واحد در آن حجّت نيست]...؛ امّا براى عمل در مسائل فقهى به خبر واحد تمسك مى كنند؛ چون در مذهب متأخّرين چاره اى جز عمل به خبر واحد نيست». [1]
ايشان خود بارها از اين قاعده پيروى كردند و در موارد متعددى با صراحت بيان فرمودند كه: «مطلق خبر واحد در اين ابواب (اصول دين) قابل اعتماد نيست [2] »، و بر همين اساس به نقد و بررسى و احياناً رد و طرد اين قبيل روايات پرداختند. [3]
آنچه به اجمالِ تمام اشاره شد، تنها بخش كوچكى از ديدگاههاى حديث پژوهى علامه مفضال و حكيم عاليمقدار مرحوم ميرزا ابوالحسن شعرانى را شامل مى شود كه در اين فرصت محدود قابل طرح بود. روشن است كه بررسى همه جانبه آراء و انديشه هاى بديع و در خورِ توجّه ايشان در اين زمينه، نه در حوصله اين مجال و يا در حدّ يك يا دو مقال است؛ بلكه خود تأليف جداگانه و مستقلى را مى طلبد كه اميد است نگارنده به يارى خداوند به انجام آن موفق شود.
از خداوند بزرگ براى روح بلند آن مرحوم رضوان و غفران الهى طلب مى كنيم و پيمودن طريق با سعادت ثقلين را از ديدگاه پر فيض و با كرامت ذات اقدس احديث خواستاريم.

[1] منهج الصادقين، ج ۱، ص ۳۱.

[2] تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۱، ص ۹۹.

[3] براى نمونه، ر.ك: تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۲، ص ۹۹، ۲۲۱، ۲۲۵؛ ج ۳، ص ۲۴۸، ۴۸۲؛ شرح وافى، ج ۱، ص ۷۸، ۱۰۱؛ ج ۴، ص ۱.