responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 42

هم اندازه و دو چند فلان يعنى دو برابر آن، باع دو چندارش است، يعنى دو برابر آن است.
كلمه ابن را كه به معناى پسر است، بسيار از ميان دو اسم مى افكنند؛ مثلاً مؤلّف به جاى محمد بن مسلم گويد: محمد مسلم و به جاى سعيد بن جبير، سعيد جبير و به جاى سفيان بن عيينه، سفيان عيينه، و اين استعمال در عصر ما هم ميان عامّه مردم رايج است؛ گر چه در كتابت كم تر آورند.
«إمّا» و «أو» دو حرف است در عربى براى ترديد. و گويند: «إما ذا و إما ذاك، يا اين و يا آن، هم چنين إمّا تأتينى أو آتيك؛ «يا تو نزد من آى يامن نزد تو آيم». و مؤلّف رحمه الله اين دو حرف را در جمله فارسى بسيار به كار برده است.
«إنّما» يعنى اين است و جز اين نيست، يا همين است و بس. «سواء» يعنى مساوى است. سواء اگر به نيّتش سوگند باشد و اگر نباشد؛ يعنى مساوى است حكم آن، چه نيّت سوگند كند و چه نيّت نكند.
«عند» به معناى نزد؛ چنان كه گويد: «عند آن موسى عليه السلام گفت»؛ يعنى در آن وقت.
«أحسب» يعنى گمان دارم و معتقدم (ص ۳۴۰ از جزء اوّل) أحسب كه چنين است»؛ يعنى فرض كرديم كه چنين است، شما را چه سود؟
ديگر از استعمالات اين كتاب، دليل مى كند به معناى دلالت مى كند، مادام به معناى هميشه، خوار به معناى آسان و اين كلمه در بعض نواحى عراق عجم نيز استعمال مى شود، هاگرفتن به معناى گرفتن در بسيارى از روستاها مستعمل است، بجاردن آماده كردن، دشخوار دشوار، بيران ويران، بر سرى به علاوه، و امثال آنكه إن شاء اللّه در محل خود شرح خواهيم داد.
ديگر باز بر سر فعل علامت تكرار و عود؛ مثل زنانتان شوهر باز كردند؛ يعنى شوهر تازه كردند، و باز جاى بنهند؛ يعنى بار ديگر در همان جاى بگذارند. و لغات بسيارى به كار رفته كه ما در ذيل هر صفحه معناى آن را نوشته ايم و چون كم تر مكرر مى شود ذكر آن در مقدّمه لازم نيست.

نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 42
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست