responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 34

قتل عيسى بود و اين آن گه بود كه عيسى را براندند و بيرون كردند» (ج ۱، ص ۵۷۰).
«ايشان چون رسول را بديدند و سخن او بشنيدند، دانستند كه آن از نزغات شيطان است، و كيد دشمنان ايمان است، و انداخت جهودان است، سلاحها از دست بينداخت و بگريستند» (ج ۱، ص ۶۱۳ كه به غلط ۶۳۱ چاپ شده).
خوار به معنى آسان: «كارى خوار يا دشخوار» (ج ۲، ص ۶۴۱). «درخت سنب و درخت سنبه به معنى موريانه كه به عربى ارضه گويند (ج ۴، ص ۳۶۲)، رجوع شود به تفسير طبرى كه همه جا صريحاً و مكرراً در مورد همين حكايت ما نحن فيه، يعنى حكايت دابة الارض كه عصاى حضرت سليمان را خورده بود، در تفسير «ما دَلَّهُمْ عَلى مَوْتِهِ إِلاّ دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ» همه جا ارضه دارد».
ككج، به معنى تره تيزك كه به عربى جرجير گويند (ج ۱، ص ۴۶۴). رجوع شود به فرهنگها در عنوان ككژ و ككش.
گزارش، به معنى تفسير (ج ۱، ص ۲ كه سهواً گذارش با ذال چاپ شده).
مرجو، به معنى مرجمك، يعنى عدس (ج ۱، ص ۱۳۱ و ج ۴، ص ۶۷).
باسه، به معنى آرزو (ج ۴، ص ۲۲۴).
و ديگر املاهاى قديمى ذيل:
بزغ = وزع، بيران = ويران، پاداشت = پاداش، پرستدار = پرستار، پرستك = پرستو، پليته = فتيله، تابان = تاوان يعنى غرامت، تپنچه = طپانچه، چونين = چنين خوشك = خشك، دست و رنجين = دست برنجن، زرو = زلو يعنى زالو كه كرمى است كه خون مى مكد و به عربى علق گويند، فرسنك = پرستو، و امثله لغات و تعبيرات نادره و املاهاى قديمى در اين كتاب بيش از آن است كه در حوصله اين مختصر مقاله تعداد همه آنها گنجايش داشته باشد. غرض در اينجا، چنان كه مكرر گفتيم، فقط ذكر چند مثالى از آنها بود از باب نمونه و بس.

نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 34
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست