نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر جلد : 1 صفحه : 271
دو سال بنهند، چنان كه خداى تعالى نهاد، دو سال تمام بيست و چهار ماه باشد تا به سى ماه، شش ماه ماند كه مدّت حمل بوده باشد. عمر گفت: راست گفتى و بفرمود تا زن را رها كردند». [1]
شجاعت على عليه السلام
«در آن جا كه سخن از حضرت داوود عليه السلام است، ابوالفتوح رازى از فضائل على عليه السلامو خداى تعالى او [داوود] را به كشتن جالوت، صنعت دِرع درآموخت او را درع كردن و آيين درع در پوشيدن. او [اميرالمؤمنين على عليه السلام] درعى كرد كه پيش از او كسى چنان درع نكرده بود، و درعى در پوشيد كه پيش از او و پس از او كس چنان درع در نپوشيده بود، و آن درعى بود كه سينه داشت و پشت نداشت. او را گفتند: ما بالُ دِرعِكَ لا ظَهْرَ لَها؟ قال: اِذا وَلَّيْتُ فَلا وَلَّتْ. و اگر او [داوود] را حكمت داد او موعظه زبور، اين [على عليه السلام] را حكمتى داد در مواعظ بليغه كه فصحاى عرب و عجم آن را گردن نهادند و بگفتند: كَلامُهُ دُونَ كلامِ الخالِقِ وَ فَوْقَ كَلامِ المَخْلُوقِ ما عَدا كلامَ رَسُولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله. و اگر داوود را آواز دادى كه مرغ از آواز او در هوا بماندى، او را آوازى داد كه به يك نعره جانهاى شجاعان از تن جدا شدى و روان گشتى». [2]
معصوم بودن على عليه السلام
«و زين العابدين علىّ بن الحسين را گفتند: جدّت را، اميرالمؤمنين را، فضيلتى گو. گفت: مختصر گويم يا مطوّل؟ گفتند: مختصر. گفت: مَا هَمَّ بِمَعْصِيَةِ اللّه ِ قَطُّ؛ گفت: هرگز همّت نكرد كه خداى را بيازارد» [3] .