نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر جلد : 1 صفحه : 225
زبانهاى مختلفِ از تو حاجت مى خواهند. حاجت من آن است كه چون مرا در آن منزل وحدت و وحشت فرود آرند و خلقان مرا فراموش كنند، مرا به ياد دارى». (همان جا) و چند نمونه ديگر: «حسبى من الطعام ما يقيم ظهرى و لا يمنعنى عبادةَ ربّى؛ مرا از طعام آن قدر بس كه پشت من راست دارد و مرا از عبادت خداى (عزوجل) باز ندارد» (ياحقى، ج ۲، ص ۲۴۸). «لا دَرَيْتَ كذلك كنت فى الدنيا؟ مداناش (نسخه: مدانادى) كه در دنيا همچنين نادان بودى؟» (ياحقى، ج ۲، ص ۲۶۱) «انتَ لى و انا لك لم تر عيناى مثلك؛ تو مرايى و من تو را، چشمهاى من چون تو نديد» (ياحقى، ج ۱، ص ۱۷۳). «القبر روضةٌ من رياضِ الجنّةِ او حفرة من حُفَرِ النيران؛ گور يا مرغزارى از مرغزارهاى بهشت باشد، يا كنده اى از كنده هاى دوزخ» (ياحقى، ج ۱، ص ۱۸۸). البته همه اين هزاران نمونه ترجمه اى كه در تفسير ابوالفتوح مى توان يافت، روان و شيوا و پسند ذوق فارسى زبان قرن بيستم نيست. اى بسا قطعه كه شيخ در آنها رنج معادل يابى را بر خود هموار نكرده، و يا اگر معادلهاى برازنده اى يافته، زحمت جمله پردازى به خود نداده است و در نتيجه گاه جملاتى به دست آمده كه در آنها، واژگان فارسى است و ساختارِ نحوى، عربى. عبارت زير، كه كلمات فارسى گوشنوازى دارد، از نظر ساختار دستورى، با اصل عربى خود كاملاً منطبق است: «نحن الخالدات فلا نموتُ ابداً و نحن الناعمات لا نبؤُسُ ابداً و نحن الراضيات فلا نسخط ابداً؛ ما پايندگانيم كه نبميريم هرگز، و ما به نعمت پروردگارانيم كه به سختى نرسيم هرگز، و ما خشنودانيم كه خشمگين نشويم هرگز». (ياحقى، ج ۱، ص ۱۷۳)
نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر جلد : 1 صفحه : 225