نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر جلد : 1 صفحه : 169
همان آواز بشنيد. گفت: اى خداوند اين آواز، من تو را نمى بينم و آوازت مى شنوم، اگر توانى تا فرياد رسى، بكن كه هلاك شديم. آن فرشته ظاهر شد و به نزديك اسماعيل آمد و پاى او بگرفت و در زمين مى ماليد. چشمه آب از زير پاى او روان شد و سر در بيابان نهاد. هاجر از آنجا كه رنج ديده بود و عزّت آب در آنجا، پاره اى ريگ گرد آن بر كرد تا پراگنده و ضايع نشود. رسول صلى الله عليه و آله گفت: «رَحِمَ اللّه اُمّي هاجر؛ خداى بر مادرم هاجر رحمت كند». اگر آن آب رها كردى، همه باديه برسيدى، و آب روان بودى. چون خاك گرد آن بر كرد، آب بايستاد. آنجا آب مى گرفت تا غديرى شد. اين است كه امروز چاه زمزم است. و آن فرشته او را بشارت داد كه اين چاهى خواهد بود كه حاجيان اينجا از اين چاه آب خورند و اينجا خانه كنند و به در اين كودك، كه خلايق عالم از جوانب به زيارت اين خانه آيند. پس خداى تعالى از آن رفتن هاجر از صفا به مروه و از مروه به صفا، آن را ركنى كرد از «اركان حج» [1] و آن «سعى» [2] است «بين الصّفا و المروه». و جماعتى از قبيله جرهم آنجا مى گذشتند. از دور مرغان ديدند كه گرد آن جايگه مى پريدند. گفتند: به هر حال مى بايد كه آنجا آب بُوَد كه مرغان جايى گرد آيند كه آب بُوَد. كسى را بفرستادند تا بنگرد. چون بيامد، زنى را ديد و كودكى تنها. پس بيامد و ايشان را خبر داد. ايشان بيامدند و گفتند: اى زن! تو كيستى و اينجا به
[1] حجّ: حج در لغت (به صورت فعل) به معناى بسيار رفت و آمد كردن و آهنگ كردن و بازداشتن و قصد و به اصطلاح فقهى قصد خانه خداوند براى تقرب به اوست و طواف خانه كعبه و ساير اعمال مخصوصه در ايام مخصوصه.
[2] سعى: سعى بين صفا و مروه دويدن بين اين دو كوه است كه از اعمال حج است.
نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر جلد : 1 صفحه : 169