مراد از «فضل» بهره و سودى است كه از راه
تجارت به دست آورده بودند.[1] مخشى بن عمرو از بزرگان قبيله ضمره ساكن در آن
منطقه كه در غزوه بدر در سال دوم از طرف بنىضمره قرارداد صلحى با پيامبر صلى الله
عليه و آله بسته بود درباره حضور آنحضرت و تجمع مسلمانان پرسيد. رسول خدا صلى
الله عليه و آله پاسخ داد كه براى ديدار با قريش بدين جا آمده است و اگر خواهان
نقض پيمانى هستيد كه ميان ما و شماست آن را نقض مىكنيم تا خداوند ميان ما و شما
داورى كند. وى سوگند ياد كرد كه چنين نظرى ندارد.[2] معبد بن ابى معبد خزاعى كه خود در بازار بدر
شركت داشت و تجمع سپاه اسلام را ديده و نيز گفتار رسول خدا با مخشى بن عمرو را
شنيده بود نخستين كسى بود كه اخبار بدر الموعد را به مكه رساند.[3] تأثير حضور
سپاه اسلام را مىتوان در سخنان صفوان بن اميه دانست كه به ابوسفيان گفت: در روز
احد تو را از وعده دادن جنگ با مسلمانان نهى كردم. اكنون آنها بر ما جرى شدهاند و
مىپندارند كه ما بر اثر ضعف و ناتوانى از رويارويى با آنان خلف وعده كردهايم،
آنگاه درصدد راهاندازى جنگ خندق در سال آينده برآمدند.[4] منابع اطلس تاريخ اسلام؛ بحارالانوار؛ البداية
والنهايه؛ تاريخ ابن خلدون؛ تاريخ الامم و الملوك، طبرى؛ تاريخ الخميس؛ تاريخ
اليعقوبى؛ التبيان فى تفسير القرآن؛ التفسير الكبير؛ جامعالبيان عن تأويل آى
القرآن؛ دلائل النبوه؛ السيرة الحلبيه؛ السيرة النبويه، ابن كثير؛ السيرة النبويه،
ابن هشام؛ الطبقات الكبرى؛ عيون الاثر فى فنون المغازى و الشمائل و السير؛
مجمعالبيان فى تفسيرالقرآن؛ المحبر؛ المغازى؛ المنتظم فى تاريخ الملوك و الامم؛
الوفاء باحوال المصطفى صلى الله عليه و آله.[1] . جامعالبيان، مج 3، ج 4، ص 242- 243؛مجمعالبيان، ج 2، ص 888
[2] . المغازى، ج 1، ص 388؛ دلائل النبوه، ج3، ص 387؛ عيون الاثر، ج 2، ص 79
[3] . المغازى، ج 1، ص 388؛ دلائل النبوه، ج3، ص 386- 387
[4] . الطبقات، ج 2، ص 46؛ بحارالانوار، ج20، ص 183