را دوچندان كرده است. از
اين رو شناخت فضا و زمينههاى نزول قرآن و علل و اسباب آن، همچنين آشنايى با
قصههاى قرآن و شناخت سنن الهى از رهگذر آن، هم امرى سزامند و هم راهى است استوار
و نزديك براى انسانها تا با معارف قرآن كريم بيشتر آشنا شوند و از هدايت الهى
بهرهمند گردند.
دانش «اعلام قرآن» و
«مبهمات قرآن» دو دانش قرآنى است كه خاستگاه آنها، قصّههاى قرآن و نيز روايات
اسباب نزول است. با مرور اجمالى آيات قصص قرآن درمىيابيم كه قرآن كريم نسبت به
ذكر شخصيّتهاى مطرح در هر داستانى، دو شيوه را برگزيده است: در يك شيوه، از برخى
شخصيّتهاى داستان (به طور عمده پيامبران) نام مىبرد؛ امّا در شيوه دوم كه بخش
بيشترى را دربرگرفته، تنها به شخصيّتهاى داستان اشاره مىكند و از آنها نام
نمىبرد؛ همچنين بخش مهمى از آيات قرآن ناظر به حوادثى است كه در زمان رسولخدا
صلى الله عليه و آله رخ داده است و افرادى محور نزول برخى آيات و به اصطلاح «سبب
نزول» آيات بودهاند. يا به طور كلى در آيات مختلف قرآن كريم اشارههايى به افراد
يا اشياى خارجى معينى شده است؛ سپس از رهگذر اين شيوه قرآن در نقل قصّهها، و از روايات
اسباب نزول دو دانش سامان گرفته است: يك دانش، شناسايى و معرّفى نامهاى مصرّح در
قرآن را بر عهده گرفته و به «اعلام قرآن» موسوم شده و دانش ديگر عهدهدار شناسايى
و معرّفى نام كسان، مكانها يا اشيايى شده كه در قرآن به صورت كنايه و اشاره مطرح
شده است. اين دانش نيز «مبهمات قرآن» نام گرفته است. از اين دو دانش، گاه به
«اعلام مصرّح» و «اعلام غيرمصرّح» قرآن و گاه از هر دو به «اعلام قرآن» تعبير
مىشود.
امّا اين دو دانش- با
تعريف ويژهاى كه از آنها ارائه شده- بيش از آن كه تأمينكننده مدخلهاى مورد نظر
در اين مجموعه باشد، شايد به كار ما نيايد و غرض اصلىتر در اين كتاب، شرح
قصّههاى قرآن و روايات اسباب نزول است كه ذيل هر يك از اعلام قرآن مىآيد و در
سايه آن، توضيح و تفسيرى از آيات قرآن عرضه مىشود.
با مطالعه اعلام مصرّح،
خواننده با سرگذشت برخى از اشخاص و اقوام آشنا خواهد شد و در پرتو داستانهاى
قرآن، پيامبران الهى را خواهد شناخت ... و آگاه مىشود كه چگونه آنان امّتهايشان
را به ايمان و عمل صالحِ تضمينكننده سعادت ابدى، مىخواندند و نيز از عكسالعمل و
فرجام نيك و بد امّتها آگاهى مىيابد. خواننده در پرتو داستانهاى قرآن، بخش
مهمّى از معارف قرآن را مىآموزد و با سنّتهاى تغييرناپذير الهى همراه با
نمونهها و مصاديق عينى آن