responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 78

اين وجه از شخصيت وى همچون تاريخ حيات و وفات وى در هاله اى از ابهام قرار دارد . آيا او در عصر اختلافات فرقه اى و حكومت هاى عامى رى تحت فشار و سختى بوده و يا آنها كه آنان به شخصيت عظيم رى حرمت نهاده و او را عزيز داشته اند .
تنها نكته اى كه معلوم است، مقام او در ميان مردم است كه او را به ارج نهاده و بر گرداگردش جمع شده و به نصايح آن واعظ عالم گوش فرا داده اند .
وعظ و خطابه در عصر ابوالفتوح اهميت شايانى داشت. اين مجالس درحكم مدارس عمومى بود و از جميع اصناف در آن براى استفاده شركت مى جستند.
وعاظ رسوم خاصى داشتند. پيش از وعظ و رسميت يافتن مجلس، يك تن به نام معرّف، نام و لقب واردان را به آواز بلند اعلام و هر كس را به جاى مناسب خود راهنمايى مى كرد. چون مجلس آماده مى شد، قاريان مخصوص به تلاوت قرآن مى پرداختند و پس از آن مشايخ وعظ خطبه اى مى خواندند، و يكى از آيات قرآن را به فراخور مجلس، تفسير و مشكلات حديث و اقوال علما را در آن باب طرح و توضيح مى كردند و پس از آن به توبه و انابه و فكر و عبوديت دعوت مى نمودند. و اين مجالس براى ارشاد و تنوير افكار مردم، سخت مؤثر مى افتاد. [1]
افندى در رياض العلماء آورده است:
شيخ ابو الفتوح، در شرح شهاب الاخبار به مناسبت شرح اين حديث كه رسول خدا صلى الله عليه و آلهفرموده «لا يزال هذا الدين يؤيد بالرجل الفاجر»؛ پيوسته اين دين به وسيله مرد بدكارى همراهى مى شود و مؤلفة القلوب را شاهد براى فرمايش رسول خدا صلى الله عليه و آلهآورده است، چنين مى نويسد : نظير اين پيش آمد، براى من اتفاق افتاد، در روزگار جوانى، در خان (كاروانسراى) معروف به


[1] طبرسى و مجمع البيان، ج۱، ص ۴۸ .

نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست