responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 228

ببردم چون به سر كوه رسيدم، سوارى برآمد بر اسپى اشهب نشسته و مرا گفت : اى دزد دست راست بيرون كن. من دست بيرون كردم، دست من بر سنگى نهاد و به سنگى ديگر جدا كرد و در گردن من فكند و گفت : برو هم اين ساعت و راحله با اعرابى بسپار، من بيامدم و راحله باز آوردم. من گفتم : سُبحانَ مَنْ لا يُضَيَّعُ وَاديِعُهُ وَلا يُخَيَّبُ سائِلُهُ؛ سُبحانِ آن خداى كه ودايع او ضايع نشود و سائل او خايب نشود. و رسول صلى الله عليه و آلهگفت : لَوْ تَوَكَّلتُمْ عَلَى اللّه ِ حَقَّ تَوَكُّلِهِ لَرَزَقَكُم كَما تُرزَقُ الطَّيرُ تَغْذُوا خِماصا وَتروحُ بِطانا؛ اگر توكل كنيد بر خداى حق توكل شما را روزى دهد چنان كه مرغان را، بامداد از آشيان ها بيرون آيند حوصله ها تهى و نماز شام با آشيان ها شوند حوصله ها پُر. [1]

مقام شهيد

در خبر است از رسول صلى الله عليه و آله كه : خداى تعالى شهيد را شش خصلت بدهد عند آن كه اول قطره از خون او بر زمين آيد : جمله گناهانش عفو بكند، و جاى او در بهشت به او نمايد، و جُفتى از حورالعين به او دهد، و از فَزَع اكبرش ايمن گرداند، و از عذاب گور ايمن باشد، و به حِليَت ايمانش بيارايند. [2]

مكر نمرود

در ذيل آيه ۴۶ سوره ابراهيم عليه السلام [وَ قَدْ مَكَرُواْ مَكْرَهُمْ ].
... در بعضى تفسيرها آورده اند از اميرالمؤمنين و جماعتى مفسران كه : مراد به اين مكر، مكر نمرود است كه خداى تعالى به آن مثل زد، و آن بود كه ابراهيم عليه السلامگفت : من تو را دعوت مى كنم با خداى آسمان. او گفت : من خداى زمينم و


[1] همان، ج ۵، ص ۱۲۹.

[2] همان، ج ۲، ص ۲۳۸.

نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 228
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست