responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 209

كلبى گفت : بعد از نزول اين آيت [= «وَيَسْـ?لُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ» = از تو مى پرسند كه از چه انفاق كنند؟ بگو : از آنچه افزونى است] كسى كه آن چنان نكرد، چون كسى را چيزى بودى و خواستى كه از آن صدقه اى قوت خود و قوت عيال خود از آن جا برداشتى و آنچه فضله بودى صدقه كردى، و اگر مرد اهل حِرفت بود، يك روزه نفقه برداشتى از آن جا و باقى صرف كردى.

صدقه

جابر بن عبداللّه انصارى گويد كه : رسول صلى الله عليه و آله در بُستانى شد از آنِ اُمُّ مَعْبَد، او را گفت : اين غِرْس كافرى نشانده است ـ يا مسلمانى؟ [اُمُّ مَعْبَد] گفت : يا رسول اللّه ، مسلمانى نشانده است. گفت : هيچ مسلمانى نباشد كه او غرسى نشاند، از آن جا آدمى يا چهارپايى يا مرغى بخورد و الا او را صدقه اى مى نويسند تا به روز قيامت. [1]

صرف بهاى مصحف در راه خير

و در اثر هست كه : زُبيده اُمّ جعفر زن هارون الرشيد مصحفى قرآن بفرمود نوشتن به نود پاره به زر، و پشت هاى آن زرين كرده بود مرصّع به انواع جواهر بيش بها، يك روز قرآن مى خواند، در آن دفتر به اين آيت رسيد : «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ» ، با خويشتن انديشه كرد، گفت : من در جهان چيزى از اين دوست تر ندارم، كس فرستاد و زرگران را بخواند و آن زر و جواهر بفروخت و بهاى آن در چاه هاى باديه صرف كرد كه تا امروز منسوب است با او. [2]


[1] همان، ج ۴، ص ۶۴ .

[2] همان، ج ۴، ص ۴۲۹.

نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 209
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست