responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 20

كردند كه در جاهليت رفته بود. چون در عهد قريش شدند، خويشتن را به ايشان مستظهر مى ديدند، طلب فرصت مى كردند تا به بنى خزاعه كيدى كنند و وقعتى، و قريش يارى مى دادند ايشان را به نفْس و سلاح و كراح.
شبى بنوبكر بيامدند و به قوّت قريش و شبيخون آوردند بر خزاعه و كارزار كردند و مردى از بنو خزاعه كشته شد، و اين بيرون از حرم بود. بنو خزاعه تن با حرم دادند، و از جمله قريش آنان كه به نصرت بنو بكر آمده بودند، صفوان بن اميه و عِكرمِه ابو جهل و سهل بن عمرو با اتباع خود. چون با حرم رسيدند، نوفل را گفتند: چاره چيست؟ ما به زمين حرم در آمديم و حرمت حرم هتك نتوان كرد. نوفل گفت: بروى و كينه خود بتوزى كه ما در حرم بتر از اين كارها مى كنيم از دزدى و فساد. بنو خزاعه چون در مكه آمدند، پناه با سراى بديل بن ورقاء دادند، و او سيد قوم بود، و او از پدران مصنف اين كتاب است. او بيرون آمد و گفت: يا قوم، اين عهد است كه با محمد كرده اى!؟؟ هنوز چه مدت گذشت كه عهد تباه كردى و حرمت حرم برداشتى، و اگر نه آن استى كه من حرمت حرم بيشتر از آن دارم و دانم، بدانستى كه تيغ ها نصيب خود چون گرفتن!؟؟ و حالى مردى به جانب مدينه گسيل كرد تا رسول را خبر دهد. نام او عمرو بن سالم الخزاعى. او به مدينه آمد. و چون درآمد، در مسجد رسول شد. و رسول با صحابه نشسته بود. اين بيت ها آغاز كرد:
{۰ لا همَّ انّى ناشد محمّدا ۰}
واين بيت ها در سورة التوبة رفته است. چون بدين بيت ها رسيد:
{۰ فَنَقَضُوا ميثاقكَ الْمؤَكَداهُمْ بَيْتُونا بالوَتير هُجّدا ۰}
{۰ فَقَتَلُونا رُكَعّا وَ سُجَدا ۰}
سبب فتح مكه اين بود. چون رسول اين بيت بشنيد، گفت: يا عمرو بن

نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 20
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست