نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد جلد : 1 صفحه : 156
بخواند و خبر داد، هر يكى را از آنچه گفته بودند. خداى تعالى [اين] آيت فرستاد و ايشان را زجر كرد از آن كه به نسب فخر كنند و به بسيارى مال درويشان را حقير دارند. [1]
پاداش روزه با خداست
... روزه را جزا تخصيص كرد، گفتند : براى آن كه هيچ طاعت نيست و الا ريا را ممكن بود كه در آن مجال بود جز روزه را، پس از اين وجه را گفت : چون كارى است كه خاصّ مراست، كس مقدار جزايش نداند، مگر من. آن گه حق تعالى از آن جا كه كرم اوست گفت : من دو رنج بر تو ننهم، هم رنج سفر، هم رنج روزه، اگر مسافرى روزه بگشاى، و اگر بيمارى روزه بگشاى. [2]
پاداش صبر
روز اُحُد زنى مى آمد سه كشته بر شترى بسته به پيغامبر ـ عليه الصّلوة والسلام ـ بگذشت. رسول صلى الله عليه و آله گفت : اينان كه اند از تو؟ گفت : برادرم و پسرم و شوهرم، اى رسول، اگر صبر كنم مرا چه باشد؟ گفت : اگر صبر كنى بهشت تو را باشد، گفت : يعنى پس از اين باك ندارم. [3]
پنهان كارى در علم
و عبداللّه مسعود روايت كند از رسول صلى الله عليه و آله كه گفت : مَنْ كَتَمَ عِلْما عنْ اَهْلِهِ اُلْجِمَ يَوْم