نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد جلد : 1 صفحه : 114
يافته بودند و مؤمنان كه از طريق آثار دينى و خاصه قرآن كريم با آنها خو گرفته بودند، ترجيح مى دادند همان ها را به جاى كلمات كهن فارسى به كار برند. بديهى است كه اين امر را هميشه نبايد به فضل فروشى و فارسى ندانى و احيانا تنبلى مردم آن روزگار تعليل كرد؛ به گمان ما، گاه ملاحظه مى كردند كه لفظ فارسى هميشه قادر نيست دايره معنايى كلمه عربى را بپوشاند؛ مثلاً كلمه پنج هجايى «ناگرويده» هم از كلمه دو هجايى «كافر» سنگين تر است و هم اين كه بار معنايى و قرآنى آن را به زحمت مى تواند به دوش كشد. [1] اعْبدوا ربَّكُم. [2] الف . خداى را پرستيد. [3] ب . بپرستى خدايتان. فَأَخْرَجَ بِهِى مِنَ الثَّمَرَ تِ رِزْقًا لَّكُمْ. [4] الف . به ياران از درختان و زمين براى شما ميوه ها بيرون آرد. [5] ب . بيرون آورد به او از ميوه ها، روزى براى شما. ولا تجعلو للّه ِ اَندادا و انتم تَعلمون. [6] الف . با خداى تعالى شريك مگوييد [و] شما مى دانى. ب . مكنى خداى را مانندگان و شما مى دانى. تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَـرُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُواْ هَـذَا الَّذِى رُزِقْنَا مِن قَبْلُ. [7] الف . در زير درختانش جوى ها مى رود. هر گه كه ايشان را از آن جا روزى
[1] الف = ترجمه درون تفسير؛ ب = ترجمه رسمى ابوالفتوح. همه نمونه ها از تفسير چاپ آستان قدس رضوى مركز پژوهش هاى اسلامى است).